نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب من قاتل پسرتان هستم

کتاب من قاتل پسرتان هستم، تنها مجموعه داستان احمد دهقان است. احمد دهقان از بازماندگان جنگ هشت‌ساله است که نگاه دقیق، شجاعانه و بدون داوری خود را صرف داستان‌گویی از جنگ کرده است و به‌جرئت می‌توان گفت متفاوت‌ترین نگاه و روایت را از این حادثه‌‌ی مهم تاریخ معاصر داشته که تأثیری شگرف بر ادبیات ایران، به‌ویژه ادبیات داستانی آن گذاشته است. این مجموعه شامل 10 داستان است.  احمد دهقان زبان ساده‌ای را برای روایت انتخاب می‌کند و داستان‎ هایش را به‌دور از هرگونه پیچیدگی روایت می‌کند. تعلیق در داستان‌های این مجموعه بدون تصنع است و داستان‌ها چنان از مفاهیم انسانی که گاه دور از ذهن می‌نمایند، بهره برده‌اند که نیازی نمی‌بیند پیچیدگی و تعلیق کاذب را به داستان‌هایی این‌ چنین شسته‌رفته تحمیل کند. نگاه رئالیستی و بدون شعار دهقان درباره‌ی جنگ و حقایق آن و آدم‌هایش تصویری آن‌چنان عریان به خواننده می‌دهد که موحش‌ بودن جهان واقعی و به‌ویژه جهان واقعی جنگ را نسبت به جهان داستانی، به رخ می‌کشد.

او از زیاده‌گویی و اطناب کلام پرهیز می‌کند، از همین روی ضرب‌آهنگ داستان‌ها بسیار تند است، اما عمق حوادث به‌ قدری زیاد است که امکان ندارد آدم‌هایی چنان واقعی و درعین‌حال حقیقی را از یاد برد. نویسنده در تمام داستان‌ها از ساخت تصویر مرکزی بهره برده و این یعنی خواننده می‌تواند تا پایان عمرش با هر صحنه‌ی مشابهی که روبه‌رو شد، داستان‌ها را به‌خاطر بیاورد. نویسنده‌ی من قاتل پسرتان هستم، از تقدس‌گرایی گریزان است و چنان بی‌پرده ابعاد جدیدی از وقایع جنگ را پیش روی خواننده قرار می‌دهد که چاره‌ای جز باورکردن آن‌ها باقی نمی‌گذارد. راوی در تمام داستان‌ها خونسرد است و این مهارت نویسنده را در روایت کردن نشان می‌دهد.

گزیده کتاب من قاتل پسرتان هستم

هر سه با ترکش‌های یک توپ زخم برداشته بودیم و باهم آورده بودند ما را پشت جبهه جنگ و آن بیمارستان. ترکش شکمم را پاره کرده بود و مجبور شده بودند نیم متر از روده‌هایم را کوتاه کنند. میرزا هر دو پایش از زیر زانو قطع شده بود و داوود چشمانش ترکش خورده بود که دکترها می‌گفتند خوب می‌شود؛ اما هر دو چشمش را بسته بودند.

هر سه روی تخت افتاده بودیم و نمی‌توانستیم از اتاق بیرون برویم. تنها سرگرمی‌مان نگاه کردن از در نیمه باز اتاق بود و دیدن تخت‌های روان که پرستارها آن‌ها را از این سو به آن سو می‌کشاندند. مجروحان را یک راست از خط مقدم نبرد به بیمارستان‌های پشت جبهه منتقل می‌کردند و به همین خاطر آن‌هایی که تازه وارد بودند، هنوز لباس جنگ تن‌شان بود با خون‌های دلمه بسته بر روی صورت و بدن.

صفحات کتاب :
107
کنگره :
PIR8057‭‬ ‭/ھ7‏‫‭م‌8 1383
دیویی :
8‮فا‬3/62‬‬
کتابشناسی ملی :
م‌83-35131
شابک :
978-964-369-168-4
سال نشر :
1383

کتاب های مشابه من قاتل پسرتان هستم