کتاب صراط؛ سیاستفهمی و سیاستسازی در اندیشهی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به قلم ابراهیم برزگر است و در انتشارات انقلاب اسلامی نوشته شده است.
اندیشمندان حوزهی اندیشهسیاسی برای بیان و تبیین دیدگاههای خود از استعارهها و تنبیهات استفاده میکنند؛ در این میان حضرتآیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) هم با بهرهگیری از واژهی قرآنی صراط که برای مخاطب مسلکان نیز آشنا است تلاش کردهاند تا ایدهها و منظور خودشان را برای تعریف مفاهیم سیاسی و فهمیدن و فهماندن آنها از این طریق به دیگران منتقل کنند. این دغدغهی در صراط بودن از گذشته یکی از مهمترین دغدغههای متفکران مسلمان همچون حضرت امام خمینی (قدسسره) بوده و بررسی دکتر ابراهیم برزگر در این اثر نشان از نقش تعیینکننده و هدایتگر صراط و کلمهی کانونی راه در الگوی زبان سیاسی حضرتآیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) دارد.
در بخش ابتدایی کتاب کلیدواژههای مهمی که در واقع المانهای اصلی فکر سیاسی رهبر را تشکیل میدهند، مورد بررسی قرار گرفتهاند و در بخشهای بعدی تلاش شده تاثیر باورها و تفکرات اعتقادی ایشان بر شیوه اتخاذ سیاستهای کلان جمهوری اسلامی روشن گردد. همچنین در این اثر نشان داده میشود سیاستورزی رهبر معظم انقلاب در این چهل سال سبب شده تا این نظام بر صراط مستقیم باقی بماند و با اینکه آسیبها و افتوخیزهای بسیاری در این مسیر تجربه کرده، اما چارچوب های اصلی خود را در جهت رسیدن به اهداف حقیقی سالم نگه دارد. محتوای کتاب صراط دغدغهی طولانیمدّت و البتّه غیرمتمرکز نویسنده در طول سی سال گذشته و همزاد با تأمّلات صراطی نویسنده در کتب و آثار دیگر است.
در طول این مدّت طولانی، نویسنده گفتار و نوشتار آیتالله خامنهای را رصد کرده است و از زاویهی دید نحوهی کاربست صراط و بسامدهای آن در زبان سیاسی، تحلیل سیاسی و تأمّلات سیاسی بررسی کرده است و به این ترتیب شاید بتوان گفت این کتاب به نوعی عصارهی چند هزار فیش در گفتار و نوشتار متفکّر موردی یعنی آیتالله خامنهای (مدّظلّهالعالی) باشد. از این حیث نقش آموزشی کتاب قابل بررسی است؛ همانسان که میتواند در کار «سیاستسازی» و «سیاستگذاری» دستگاههای اجرائی مدّنظر قرار گیرد.
از دیگر ارکان صراط در اندیشهی سیاسی اسلام، بویژه شیعیان، رهبری و راهبری است. واژهی رهبر مرکّب از ره + بردن و راهبر مرکّب راه + بردن است. همانسان که هر راهی، رهروانی دارد، راهبران و رهبرانی هم دارد. در ادبیّات قرآنی با واژه ی «امام» از آن تعبیر شده است؛ به معنای کسی که پیشگام و جلوی دیگران حرکت میکند و پیروان به دنبال او حرکت میکنند؛ از او پیشی نمیگیرند و از او عقب نمیافتند. در قیامت هم هر فرد و جماعتی را با امام دنیوی آنان محشور میکنند. امام، هویّت بخش به جمع میباشد. امام و رهبری در مصادیق بارز آن معصومینند. آنان توانستهاند ویژگیهای سهگانهی اعتقادی، اخلاقی و رفتاریِ اسلام را در شخص خود تحقّق عینی بخشند و نشانهی صراط مستقیم شخصیّتی شوند؛ آنان به اتّحاد سالک و صراط رسیده اند و استحقاق امامت را دارند...
وقتی که میخواهند اهمّیّت مجلس خبرگان رهبری و انتخابات آن را توضیح دهند و وظیفهی رهبری را توصیف کنند، از تعابیر راهی «کلیددار حرکت انقلاب» و ادامهدهنده ی راه امام خمینی (قدّس سرّه) استفاده میکنند: «مجلس خبرگان... میخواهد روزی که رهبر فعلی در قید حیات نیست، «رهبر» یعنی کلیددار حرکت انقلاب را انتخاب کند... شخصی را به رهبری انتخاب کند که با توکّل بر خدا و با شجاعت در مقابل دشمنان بایستد و راه امام را ادامه دهد.»