امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
13,500
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب مرجعیت و روحانیت

کتاب مرجعیت و روحانیت درباره سخنرانی شهید دیالمه حول محور  مرجعیت و روحانیت است. شهید دیالمه ادعای عارف پیشگی نداشت، اما از معرفت بهره مند بود. فیلسوف مسلک نبود، ولی در خردورزی کم نظیر بود. دنیا گریز نبود، اما دنیایش با دنیای جوانان هم سن و سالش متفاوت بود. مرزبندی اش با گروه ها و تشکّل هایی که با اسلام زاویه داشتند، روشن بود و درعین حال، بیش از خود آنان، بر افکار انحرافی و اندیشه های باطلشان تسلط داشت. پشتوانهٔ صلابتش در روز، اشک های عاجزانهٔ شب هایش بود.

او همه کس بود و هیچ نبود؛ زیرا با وجود کسب دانشی عمیق در فهم دین، ادعایی نداشت. وی راه میانبری را که خود در جوانی برای فهم دقیق دین پیموده بود، سخاوتمندانه به دیگران نیز نشان داد. او رسول اندیشه ای بود که آن را با همهٔ وجود باور داشت؛ مُروّج مکتبی بود که خود تربیت یافتهٔ آن بود و راهبر راهی که پیش از دیگران رهرو آن بود.

بصیرت دینی، بی اعتنایی به دنیا، حرص ورزیدن برای هدایت دیگران، تواضع و مهربانی، دانش وافر، سعهٔ صدر، شجاعت و مَنشی توأم با وقار، تنها بخشی از کاریزمای شخصیت پرنفوذ او بود؛ چنانکه حتی آنان که طالب راه او نبودند، خودش را می خواستند!آغاز درخشش شهاب وجودش، در سال های اوج گیری اختناق و استبداد رژیم منحوس پهلوی در این آب و خاک بود و اوج نورافشانی اش در بحبوحهٔ شبیخون بر اندیشهٔ نسلی بود که اگر جهت نمی یافت، به تاراج افکار شیطانی و التقاطی می رفت.

گزیده کتاب مرجعیت و روحانیت

اما این انقلاب نشان داد که هرگز با این تئوری همخوانی ندارد و یک بُعد این مثلث، نه تنها چنین کاری را در خدمت تشکیلات حکومتی انجام نداده، بلکه درست عکس آن نظریه عمل کرده است. بنابراین، همۀ این تئوری از بین می رود. اما مگر امکان دارد به همین سادگی آن را کنار بگذارند؟ می گویند: «او جامعه شناس بوده، یعنی تو از مارکس بهتر می فهمی که اینگونه می گویی؟ » این گروه که کاملاً چپی هستند و تکلیفشان روشن است، اما گروه هایی که مسلمان هستند و نظریاتِ مارکسیستی را قبو ل دارند، درواقع آنچه به عنوان اسام برگزیده اند، هرگز اسلام نیست. آن ها نیز دراین باره می گویند: «یک تضاد درونی داریم و یک تضاد خارجی ،» البته اگر از همین شخص بپرسید، مطمئناً نمی داند لفظ تضاد اصلی و فرعی از کجا آمده و چه کسی آن را درست کرده است.

 اگر کمی دراین باره اطلاع داشت، می فهمید که آقای مائو، تضاد اصلی و فرعی را درست کرد؛ چون دید فرمول های نیم بند مارکس به تاریخ نمی‌خورد و برای توجیه آن ها، کمی آب با آن مخلوط کرد؛ زیرا کارشان با آن قالب های تئوریک مارکسیستی هماهنگی ندارد و در آن نمی گنجد، پس این نزاع را درست کرد. در چین جامعه ای درست کردند که حزب مسلطش، سوسیالیست ها هستند، اما طبق تئوریِ خودشان می دید که هنوز در جامعه، بورژوا و فئودال وجود دارد.

صفحات کتاب :
60
کنگره :
BP55/2
دیویی :
297/998
کتابشناسی ملی :
5803427
شابک :
978-600-441-243-8
سال نشر :
1398

کتاب های مشابه مرجعیت و روحانیت