کتاب فلسفه رسانه، فرصتی برای محک زدن نظریههای رسانهای در میدان تجربه و عمل است. این اثر به طور مستقل از حوزه فلسفه ارتباطات تالیف شده است و به رسانههای جدید همچون رادیو تا فضای سایبر اشاره میکند. کتاب به رسانههای قدیمیتر مانند رادیو میپردازد تا به رسانههای جدیدتر برسد. این موضوع، حاکی از بحث جدی ادبیات نظری وسایل ارتباطی نوظهور است که روز به روز بر دامنه آن افزوده میشود.
هدف از تالیف کتاب فلسفه ی رسانه، متقاعد کردن همکاران و صاحبنظران رسانه برای ضرورت پرداختن به مطالعات رسانهای جدا از مطالعات ارتباطات بیان کرد و ادعا کرد: چالش عمده نیز در تالیف این کتابها یا تاسیس این رشتهها همین مساله بوده است. البته این حوزه، در دنیای غرب نیز گسترش نیافته و دیگر کشورها جز با تعداد معدودی کتاب در حوزه «مدیا استادی» فعالیت دیگری نداشتهاند.
نخستین چالش بین فلسفه و فیلم ـ سینما ـ در مقوله ی شک به هنر بودن فیلم پدید آمد. این که آیا فیلم یک شکل هنری است یا به لحاظ خصلتهای فنی و تولیدی که دارد در قالب وجودی سایر هنرها قابل تعریف نیست؟ این پرسش تا حدودی فلسفی از ماهیت فیلم که در مفهوم هنر ریشه داشت، در پایان دهه نخست قرن بیستم به پرسشی بنیادی تبدیل شد؛ یعنی زمانی که فیلم میرفت تا به حضوری فراگیر و تأثیری شگرف در جامعه دست پیدا کند.
گرچه فیلم به عنوان یک دستاورد فناورانه شکل گرفت، آنان که در تولید و تجربه با این ابزار نوظهور دست داشتند، با نگاهی آیندهنگر در معرفی آن به عنوان یک شکل هنری اصرار میورزیدند. فیلمهای اولیه در ظاهر چیزی جز ضبط و ثبت نمایشهای صحنهای و رویدادهای ساده و روزمره نبود.