کتاب آزمون خواص در حکومت اسلامی نوشته جواد سلیمانی امیری است. این کتاب به بررسی لغزش خواص از صدر اسلام تا انقلاب اسلامی ایران میپردازد.
جواد سلیمانی امیری که دانش آموخته رشته تاریخ صدر اسلام است بعد از سال ها پژوهش و مطالعه دقیق و عمیق از وقایع تاریخ صدر اسلام و تطبیق آن با وقایع، رخدادها و رویدادهای انقلاب اسلامی، نکاتی عبرت آموز برای مردم جامعه امروزی دارد تا با آن به بصیرتی دست یابند که بتوانند در مقابل آزمون های سخت سربلند بیرون آیند.
نویسنده در کتاب آزمون خواص در حکومت اسلامی، سه دوره حساس و پر فراز و نشیب تاریخی را در مقابل هم قرار می دهد. دوره صدر اسلام، دوره دولت علوی و دوره بعد از رحلت امام خمینی (ره) که معاصر می باشد.
نویسنده در این اثر با تطبیق دو دوره بعد از رحلت حضرت رسول (ص) و حضرت امام خمینی (ره) به این مسئله می پردازد که در صدر اسلام چگونه بی بصیرتی خواص، مخصوصا دوران بعد از رسول گرامی اسلام، فاجعه عاشورا را خلق کرد ولی در دوران بعد از رحلت امام خمینی (ره) خواص انقلاب اسلامی با بصیرتی آگاهانه دست به انتخابی درست زدند و انقلاب را زنده نگه داشتند. دوره حکومت حضرت علی علیه السلام و تطبیق آن با زمان رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای که در هر دو دوره آزمون سختی دامنگیر خواص شد نشان می دهد که چطور بعضی از آنان دچار لغزش هایی آشکار و مهلک شدند که نتیجه اش وارد شدن خسارت هایی جبران ناپذیر به نهضت و آرمان های امام راحل شده است.
(بیانات حضرت مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله صلیاللهعلیهوآله)
یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی که مصداقهای بارزش، در تاریخ صدر اسلام بیشتر و در سایر زمانها کمتر دیده میشود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. «جهاد» تنها بهمعنای حضور در میدان جنگ نیست؛ هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، میتواند جهاد تلقی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست؛ چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یکوقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد؛ یکوقت در میدان سیاست است که «جهاد سیاسی» نامیده میشود؛ یکوقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر میشود و یکوقت در میدان سازندگی است که به آن «جهاد سازندگی» اطلاق میگردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس، شرط اولِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد، و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد.
این نکته در فرهنگ اسلامی، نکته برجستهای است که گفتیم نمونههایی هم در میدانهای مختلف دارد. در روزگار ما هم، وقتی ندای مقابله با رژیم منحوس پهلوی از حلقوم امام رحمهالله و همکاران ایشان در سال ۱۳۴۱ بیرون آمد، جهاد شروع شد. پیش از امام هم، البته جهاد بهصورت محدود و پراکنده وجود داشت که حائز اهمیت نبود. هنگامی که مبارزه امام شروع شد، جهاد اهمیت پیدا کرد تا اینکه به مرحله پیروزی خود، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی رسید. بعدازآن هم تا به امروز در این کشور جهاد بوده است؛ چون ما دشمن داریم؛ چون دشمنان ما، از لحاظ نیروی مادی، قوی هستند؛ چون اطراف و جوانب ما را ازهمهجهت، دشمنان گرفتهاند. آنها در دشمنی با ایران اسلامی، جدّی هستند و سر شوخی ندارند؛ چون میخواهند از هر راهی که شد ضربه بزنند. پس، در ایران اسلامی هرکس بهنحوی در مقابل دشمن ـ که از اطراف، تیرهای زهرآگین را به پیکر انقلاب و کشور اسلامی، نشانه رفته است ـ تلاشی بکند، جهاد فیسبیلالله کرده است. بحمدالله، شعله جهاد بوده، هست و خواهد بود.
البته یکی از جهادها هم «جهاد فکری» است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هرکس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، ازآنجاکه در مقابله با دشمن است، تلاشش «جهاد» نامیده میشود. آن هم جهادی که شاید امروز، مهم محسوب میشود. پس، کشور ما امروز کانون جهاد است و ازاینجهت هیچ نگرانی هم نداریم. الحمدلله مسئولین کشور خوبند. امروز در رأس کشور، شخصیتهای مؤمن، مجاهد، آگاه و صمیمی قرار دارند. امروز شخصیتی مثل رئیسجمهور ما ـ آقای هاشمی رفسنجانی۴ ـ که یک شخصیت مجاهد و مبارز است و عمرش را هم در جهاد گذرانده، شب و روز جهاد میکند. مسئولین دیگر، در بخشهای مختلف ـ مجلس، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، آحاد مردم ـ همهوهمه در جهادند و مملکت، مملکتِ جهاد فیسبیلاللّه است.