کتاب تحول شخصی با آموزههای گرجیف نوشته گیل فریدمن است که توسط نیما شلماشی ترجمه شده است. ایدهها و مفاهیم بسیاری در این کتاب وجود دارند. از خواننده درخواست نشده است که به هر یک از آنها ایمان بیاورد. خواننده باید این ایدهها و روشها را درک کند و از صحت و سقم آن در زندگیاش آگاه شود و ممکن است تعدادی از ایدهها را مفید و بقیه را بیفایده و یا حتی کاملا دور از فهم بیابد.
از آنچه مفید میدانید استفاده کنید و بقیه را نادیده بگیرید. حتی یک ایده در کتاب تحول شخصی با آموزههای گرجیف میتواند یک تغییر بزرگ در زندگیتان ایجاد کند. بنا بر توصیههای گرجیف اگر شما میتوانید فردی را به من نشان دهید که میتواند کاری را به درستی انجام دهد، مانند درست کردن قهوه خوب با اجرای همه تکنیکهای آن، من میتوانم به او کارهای دیگری را آموزش دهم. اگرچه درک و پیاده کردن مکتب عملکرد(کار) گرجیف دشوار و زمان بر است، اما این کتاب میتواند شروع خوبی برای مبتدیان عملکرد باشد تا با مفاهیم و ایده های عملکرد از طریق گیل فریدمن آشنا شوند. او سعی کرده است با مثالهای متعدد و تشبیه آن به زندگی روزمره ما دریچهای را بر روی خوانندگان باز کند تا بتوانند دیگر کتابهای گرجیف و شاگردانش را بخوانند تا آن را در زندگی خود به کار گیرند و به پیشرفت درونی در تمامی ابعاد زندگی خود برسند.
گرجیف بر این احساسش که افراد یکدیگر را درک نمی کنند، اصرار داشت، زیرا آنها به کلمات یکسان معانی مختلفی می دهند و ازاینرو افراد نمیتوانند به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. گرجیف دستهبندیهای بسیار ویژهای برای بسیاری از چیزها دارد. ما درمورد دستهبندیهایی راجع به طبقهبندی افراد صحبت خواهیم کرد. او اینها را در سه بخش تقسیمبندی میکند. سه طبقهبندی اول افراد، همه در دستهبندی مشابه هستند که «دایره انسان ناآگاه» نامیده میشود. آنها کسانی هستند که به طور عمده بر یک مرکز مسلط میشوند: در مرد شماره یک، مرکز محرک غریزی است؛ در مرد شماره دو، مرکز احساسی است؛ و در مرد شماره سه مرکز ذهنی است.
هیچکس تنها از یک مرکز استفاده نمیکند، اما به علت تسلط یک مرکز، با توجه به اینکه کدام مرکز بر او چیره شده است، هر کدام چیزها را به طور متفاوتی میبینند. این دایره انسان ناآگاه با سوءِتفاهم میان افراد مشخص شده است، زیرا آنها خودشان یا دیگر افراد و کسانی را که تمایل به خشونت دارند؛ درک نمیکنند. این دایره همچنین در عملکرد به دایره «اغتشاش زبانها» یا «همهمه» ارجاع داده میشود، جایی که سوءِتفاهمها، رنجشها، نزاع، تعارض، خشونت و جنگ دوباره روی میدهد.