کتاب فرزند ابوتراب علیه السلام به برگ هایی از زندگی شهید مرحوم سید علی اکبر ابوترابی می پردازد. در این مجموعه کتاب که با عنوان «پا برهنه» طراحی و تولید شده است، تلاش شده است تا گوشه ای از زندگی و سیره فردی، اجتماعی و سیاسی چند تن از مسئولین و خدمت گزاران راستین جمهوری اسلامی را در قالب خاطرات کوتاه به تصویر کشیده است. هدف این مجموعه این است که می خواهیم ببینینم مسئولین جمهوری اسلامی چگونه باید باشند و مسئولین فعلی با چه محک و معیاری سنجیده می شوند و نسبت شان با آرمان های انقلاب اسلامی در مورد کارگزاران حکومت چیست؟
پدربزرگم وصیت کرده بود وقتی آسیدعلی اکبر ازدواج کرد، مبلغ هجده هزار تومان به ایشان کمک شود تا خانه بخرند. یک روز پدرم به منزل ما آمد و این مبلغ را به من داد و گفت: «این پول برای آسیدعلی اکبر است. این را در جایی نگهداری کنید تا در زمان خودش به ایشان بدهیم. »
چند روز از این موضوع گذشته بود که آسیدعلی اکبر به منزل ما آمد. من هم که اصلاً حواسم سر جایش نبود، به ایشان گفتم: «حاج داداش، آقاجان هجده هزار تومان به من دادند تا شما با آن خانه بخرید. » ایشان تا این حرف را شنید ذوق کرد و انگار داشت از خوش حالی بال درمی آورد، پرسید: «کو؟ پول کجاست؟ » گفتم: «توی کمد. » گفت: «برو آن پول را بیاور. » پول را به ایشان دادم و پرسیدم: «الان این پول را برای چه می خواهید؟ »