0.0از 0
حکایت های بوستان و گلستان سعدی
رمان، داستان و شعر
دسته بندی
آوای رعنا
ناشر
رایگان
خرید
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
گزیده ای از کتاب حکایت های بوستان و گلستان سعدی
روایت کرده اند: برای انوشیروان عادل در شکارگاهی، گوشت شکاری را کباب کردند، نمک در آنجا نبود، یکی از غلامان به روستایی رفت تا نمک بیاورد.
انوشیروان به آن غلام گفت: نمک را به قیمت روزانه (نه کمتر) خریداری کن، تا آیین نادرستی را بنیانگذاری و در نتیجه روستا خراب نگردد. به انوشیروان گفتند: اندکی کمتر از قیمت خریدن، چه آسیبی می رساند؟
انوشیروان پاسخ داد: بنیاد ظلم در آغاز، از اندک شروع شده و سپس به طور مکرر بر آن افزوده شده و زیاد گشته است.