امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
40,000
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
18,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب اردی بهشت نام دیگر توست

کتاب اردی بهشت نام دیگر توست نوشته زینب بخشایش رمانی عاشقانه است از زن و شوهری که مجبورند به دلیل جنگ از هم دور باشند.

زن و شوهری که بسیار عاشق هم هستند مجبورند به دلیل جنگ از هم دور باشند. مرد برای برقراری امنیت به جنگ داعش رفته است و زن در دوری او رنج می کشد. کتاب اردی بهشت نام دیگر توست که عاشقانه ای دیگر از شهدای مدافع حرم است شرح آزادگی و شجاعت افرادی است که از خون خود برای آزادی می جنگند.

گزیده کتاب اردی بهشت نام دیگر توست

- واقعاً؟ مامانِ تو، تو محل ما چکار می کرد؟

می زند زیر خنده. می خندد و ردیف دندان های سفیدش برق می زند. تارهای سبیلش مرا می برد پیش پدر، وقت هایی که می خندید و با دست می زد به پشت کمرم. خیلی دوستم داشت. به قول خودش، گیس گلابتونش بودم. 

وقت هایی که می خندید، دلم غنج می رفت. آخر پیرمردهای زیادی دیده بودم که به زور هم نمی شد خنده گوشهٔ لبشان چپاند. کاش آن موقع ها با صدای بلند می گفتم: «خنده ات هزار سال!» چه می دانستم می خواهم در پانزده سالگی بی پدر شوم. محمد خنده اش تمام شده و نی نی چشم هایش را دوخته به برق سیاهی چشم های من.

- نمی دونم یهو چی شد؛ ولی خوب چیزی شد.

- چی خوب چیزی شد؟

- که حاج آقات شدم.

از حرفش خنده ام نمی گیرد. نفس عمیقی می کشم. دلم می خواست از عشق می گفت. دلم می خواست بگوید همان بار اول، با یک نگاه، عاشق چشم های سیاهم شده است. دلم می خواست برایم قصه ای از عشق ببافد و تن احساسم، تن این حس سرخوردگیِ حالایم کند. بیشتر از آن چیزی نگفت؛ نه گفت عاشق شده و نه گفت سحر چشم هایم افسونش کرده است.همیشه دلم می خواست قصه های شبانهٔ بی بی جان، وقت هایی که پیشمان بود، برای من اتفاق بیفتد. یکی از افسانه هایش، در عالم واقع گریبان مرا بگیرد. یک مرد عاشقم شود و زندگی عاشقانه مان بشود افسانهٔ جدیدی که در دهان مادربزرگ ها بچرخد و در گوش دختربچه ها طنین اندازد.

صفحات کتاب :
208
کنگره :
PIR8335‬
دیویی :
3/62فا8
کتابشناسی ملی :
6782 03 5
شابک :
978-622-6609-15-9
سال نشر :
1398

کتاب های مشابه اردی بهشت نام دیگر توست