کتاب پیشگیرانه فرار دختران از منزل نوشته ی مهدیه نجفی، زهره نظری و شهین عزرتی گیلان، ضمن بررسی علل فرار دختران از خانه، نحوه ی ارائه خدمات به این افراد را بیان می کند. همه روزه شاهد درج عکس هایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانه ی خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده اند و چشمان مضطرب خانواده ای را بی صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته اند. این موضوع فقط قسمت کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل می شود که به جراید دسترسی دارند و با درج آگهی در آن، ملتمسانه از مردم برای پیدا کردن فرزند خود کمک می جویند. در صورتی که بسیاری از خانواده های بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی «از جمله ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری می نمایند. علاوه بر این هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایران وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارائه آمار به دلایل مختلف طفره رفته اند. همچنین مشخص نیست از میان فراریان نوجوان، چه تعدادی دوباره پس از برخورد با مشکلات خود به منزل مراجعت می کنند؟ یا آنکه بوسیله ی نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل می گردند؟ یا با در پیش گرفتن کاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه می دهند؟ و تعداد زیادی نیز پس از ارتکاب جرمی دستگیر شده و پس از تشکیل پرونده تحویل کانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی است که در صورت همکاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد که متأسفانه ارائه نگردیده است. در تحقیقی که در سال 1365 بوسیله ی انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال می باشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطه ی نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بد رفتاری والدین را برای فرار آن ها ذکر نموده اند. بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یکصد میلیون کودک و نوجوان در جهان وجود دارد که در کوچه ها و خیابان ها زندگی می کنند و در برابر مواد مخدر و خشونت های جسمی آسیب پذیرند.
فقر عاطفی یکی از عوامل مهم ترک خانواده محسوب می شود. اگر خانه که باید محل امنی برای تأمین نیازهای عاطفی کودک و نوجوان باشد به محیطی عاری از محبت و عواطف مبدل شود طبیعی است که نوجوان حساس و زود رنج تر شده و در جستجوی محبت پا را از خانه بیرون گذاشته و در میان گروه های هم سن و سال یا دسته جات خلافکار وارد شود. تجارب تلخی برایش فراهم می سازد می گریزد و از اینکه خود را شریک یا عضوی از آن گروه بداند روی برمی گرداند. زیرا توان همسازی رفتار خود با آنان را ندارد. سیروس ایزدی به تحقیقی که پیرامون علل فرار نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت کرج به انجام رسانیده اند اشاره نوجوانان احساس طرد شدگی می کند. محیط طوری است که نیازها و عواطف او را که برای رشد شخصیت اش لازم و ضروری است مانند استقلال، قبول شدن و یافتن محلی برای تخلیه ی هیجانات را نادیده گرفته و می کوشد او را در سطح یک کودک نگهدارد نوجوان ترجیح می دهد که از خانه فرار نماید. نقش محبت و تأثیر خانواده به خصوص در سال های اولیه ی رشد کودک انکارناپذیر است. کودکانی که از مراقبت و نوازش مادر محروم بوده و در پرورشگاه ها نگهداری می شوند، رشد عادی آنان دچار اختلال شده و حتی برخی از صاحب نظران اعتقاد دارند که بر رشد ذهنی و هوشی آنان نیز تأثیر منفی گذارد. کودکان برای رشد متعادل جنسی و روانی و اجتماعی نیاز مبرمی به آرامش و امنیت و محبت در خانواده دارند. الاین ایدر می گوید: «ما فرصت پیدا نمی کنیم تا به حرف فرزندان و نوجوانان خود توجه کنیم».