در کتاب حمایت از کودکان و نوجوانان بزه دیده آمده است که مفهوم بزهکاری، در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و تا قبل از آن با متخلفین جوان و مجرمین بزرگسال، رفتاری تقریباً یکسان میشد. عوامل و دلایل احتمالی زیادی برای این پدیده ناگوار اجتماعی وجود دارد که از جمله آن ها مسائل مربوط به علل اجتماعی، خانوادگی و ویژگیهای شخصیتی، شناختی خود فرد بزهکار است.
شکی نیست که تحقق جنایت مستلزم وجود بزهدیده است. با وجود این، گاهی پیش می آید که بزهدیده به جهاتی خود، وقوع جرم را از قبل میپذیرد. حتی گاهی خود، محرک مباشر به ارتکاب جنایت میگردد. شخص مجروح یا مقتولی که خود طرف مقابل را به نزاع و چاقوکشی و هفت تیرکشی دعوت کرده است، بیمار غیرقابل علاجی که برای تسکین آلام خویش در سلب حیات خود به وسیله پرستار و یا پزشک و یا دیگری اصرار ورزیده، سقط جنین با رضایت زن و یا حتی در سایر جرائم، مثل جرائم ناشی از اعمال منافی عفت، زن یا مردی که به وقوع چنین اعمالی رضایت داده، یا طلبکاری که آگاهانه چک بی محل را در جهت تضمین طلب خود قبول میکند و به وقوع جرم صدور چک پرداخت نشدنی کمک نموده است، مثال هائی گویا هستند که نقش رضایت بزهدیده را در تحقق جرم به وضوح روشن میسازد.
مفهوم بزهکاری، در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و تا قبل از آن با متخلفین جوان و مجرمین بزرگسال، رفتاری تقریبأ یکسان می شد( معظمی، 1395، ص 17). عوامل و دلایل احتمالی زیادی بر این پدیده ی ناگوار اجتماعی مترتب است که از جمله ی آن ها مسائل مربوط به علل اجتماعی ، خانوادگی و ویژگی های شخصیتی، شناختی خود فرد بزهکار است. شکی نیست که تحقق جنایت مستلزم وجود بزه دیده است.