کتاب سفر به گرای 270 درجه نوشته ی احمد دهقان می باشد که نگاه جدیدی به جنگ دارد و به چند زبان نیز ترجمه شده و در حوزه داستان نویسی اثری مهم محسوب می شود. این رمان توانسته جایزه بیست سال داستان نویسی، چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و بیست سال ادبیات پایداری را از آن خود کند. انتشارات نیستان نیز آن را به چاپ رسانیده است.
جنگ و مقاومت مساله ای است که اکثر مردم دنیا چه به طور مستقیم و چه با تبعات آن دست و پنجه نرم کرده اند. بنابراین نمود جنگ و پایداری در دنیای ادبیات نیز امری طبیعی است. جلوه ی جنگ در ادبیات می تواند هم به شکل بازنمایی واقعیات و تبعات و تلفات آن و در واقع پرداختن به جنبه ی مخرب آن باشد و هم به شکل زیبایی و شکوهی که از مقاومت در راه آرمان ها پدیدار می شود. این مساله بعد از جنگ هشت ساله ی ایران و عراق، جایگاه ویژه ای در ادبیات فارسی پیدا نمود و "سفر به گرای 270 درجه" از "احمد دهقان" یکی از درخشان ترین جلوه های ادب مقاومت در تاریخ ادبیات ایران است. روایتگر قصه خود نویسنده است و این روایت را با چاشنی طنز و سرخوشی همراه می کند. ناصر که برای مرخصی تحصیلی برگشته، بعد از شرکت در امتحانات با بچه محلش، علی به جبهه ی جنگ برمی گردد. اتفاقات زیادی در جبهه رخ می دهد که گاه شیرین و طنازانه است و گاه واقعیت موحش و دهشتناک جنگ را به تصویر می کشد. اما در پس تمام اتفاقات تلخ و شیرینی که رخ می دهد، "احمد دهقان" تا انتها منادی امید به زندگی و جنگیدن برای آن باقی می ماند.
کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه در 8 فصل روایتگر قصه ی حضور نویسنده در وادی جنگ می باشد و داستان آن این گونه است: یک سفر حیرتانگیز و حتی اشراقی یک نوجوان به عمق جبهههای جنگ تحمیلی و بازگشت دوباره به نقطه ابتدایی داستان یعنی زندگی او را روایت میکند. دهقان در این داستان مخاطب خود را از ابتداییترین بخشهای جنگ در هر خانواده که شامل تمنای حضور یک جوان و مخالفت خانواده او است و در ادامه رفاقتها و دوستیهای شکل گرفته در بستر چنین رویدادی تا عمق خطر و روبرو شدن با مرگ و صحنههای کشتار در نبرد پیش میبرد و در نهایت نیز مانند یک قطعه موسیقایی بار دیگر مخاطب اثر را به فرود در نقطه ابتدایی هدایت میکند.
راوی این کتاب؛ ناصر، رزمنده جوانی است که بارها سابقه شرکت در جبهه را داشته است و در بین امتحانات مدرسه، درس را رها کرده و به همراه دوستش علی راهی منطقه جنگی جنوب میشود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، از قریبالوقوع بودن عملیاتی مهم اطلاع مییابد که در ادامه و در حین آن بسیاری از دوستانش شهید و مجروح میشوند. ناصر در ادامه ماجرا مجروح شده و پشت خط میآید و بعد از چند روز به شهر خود بازگشته و زندگی عادی را از سر میگیرد تا اینکه پس از مدت کوتاهی با دریافت نامهای از یکی از دوستانش خود را آماده بازگشت به منطقه میکند.
مادر یک جا بند نمی شود. به هر سو می رود. آینه، قرآن، کاسه برنج، لیوان پر آب و شاخه های تک برگ سبز را که از گلدان کنده، تو سینی می چیند. برمی خیزم. مادر اشک می ریزد. جلو در اتاق سینی را بالا می گیرد. سر خم می کنم و می گذرم. رویا و مصطفی نگاهم می کنند، برمی گردم و یک بار دیگر می گذرم. رویا سیخ جلو رویم می ایستد. بغض کرده. می بوسمش. مصطفی ایستاده و از زیر چشم نگاهم می کند. بغلش می گیرم. مادر سینی را زمین می گذارد و می دود تو اتاق. می رویم تو حیاط. مادر چادر به سر از در اتاق می زند بیرون. ساک را می اندازم رو دوشم. نگاهم به رویا می افتد که رو به دیوار ایستاده و گریه می کند. کنارش رو دو پا می نشینم. دست می گذارم رو شانه هاش و بغلش می گیرم. پنجه های کوچکش را رو صورت می کشد و می گرید. می بوسمش. انگشتانش را فرو می کند تو چشم هایش. بغلش می کنم و تا پشت در خانه می آورمش. بعد می گذارمش زمین و مادر را در آغوش می گیرم. مادر می گوید: «نامه...نامه بنویس، به ما رحم کن. به مادرت رحم کن. به این بچه ها رحم کن، ما را بی خبر نذارا.»
از خانه می زنم بیرون. پشت سرم گریه است، گریه است و گریه. راه می افتم. انگاری دارم گِل لگد می کنم. پاهایم سنگین اند. انگار بهشان سرب آویخته اند. می روم. رویم را برنمی گردانم. بغض گلویم را می فشارد و می خواهد خفه ام کند.
رویا صدایم می زند. برمی گردم. مادر لیوان آب را می پاشد پشت سرم. رویا می دود طرفم. جلو پایش می نشینم. دست می اندازد دور گردنم و گونه هایم را می بوسد:
«داداش، زود برگردی ها.»
ـ زودِ زود برمی گردم.
صورتش را پاک می کنم و برمی خیزم. دیگر رو برنمی گردانم پشت سرم را نگاه کنم. می دانم تا آن جایی که در دیدشان هستم، نگاهم می کنند و بعد برمی گردند تو خانه. به قبرستان خموشی که تا شب صدایی از آن برنمی خیزد.
نقش ادبیات و هنر در انتقال فرهنگ ملل مختلف به نسل های بعد بر کسی پوشیده نیست. تاریخ اکثر ملل مشحون از مقاومت در برابر نیروهای متجاوز است. ادبیات مقاومت آینه انعکاس فرهنگ ملت-
هایی است که در مقابل دشمن به مقاومت برخاسته و در این میان نقش رمان و مشخصا «رمان مقاومت» غیر قابل انکار است.
یکی از راه های نقد یه رمان یا کتاب توجه به نظر اساتید نقد کتاب می باشد و راه دیگر برای دست یابی به نقد کتاب می تواند نظرات خوانندگان کتاب باشد، در این جا بعضی از نظرات را می آوریم:
کتاب بسیار جالبی بود. خودم از رزمندگان زمان جنگ هستم. تمام حوادثی که در کتاب شرح داده شده، برای من هم اتفاق افتاده. حتی مجروح شدن.
من را به آن روزها برد. روزهای پر از یکرنگی و مردانگی.
...
نمایش عریان جنگ
بدون روتوش
واقعن جالب وخواندنی
...
بعض جاها جملات زیادی کوتاه بود.
بعضی از تصویر سازیها ناموفق و غیرملموسانه بود
ولی در کل حس خوبی را به من منتقل کرد
نسخه چاپی کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه را می توانید با تخفیف از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب سفارش داده و آن را خریداری نمایید.
مشخصات کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | نیستان |
نویسنده: | احمد دهقان |
تعداد صفحه: | 238 |
موضوع: | داستان ایرانی |
قالب: | چاپی با تخفیف |
نظر دیگران //= $contentName ?>
مقام معظم رهبری در مورد یه کتاب چند جلدی دیگهای از الگو نویسنده این کتاب اشاراتی داشتن در صفحه 54 کتاب «من و ...
این کتاب را باید دوبار بخوانید! #سفر_به_گرای_270_درجه را خواندم. انتظار کتابهای دفاع مقدسی همیشگی را داشتم. هم...
کتاب جذاب ، پر کشش و جالبی است لحظه های بلوغ فکری و عقلی و جسمی یک نوجوان همراه با مسائل جنگ میشه فهمید چطور ی...