کتاب آتشگاه نوشته احمد مدقق می باشد و انتشارات صاد نیز آن را چاپ و روانه بازار کتاب کرده است. این کتاب در دسته رمان قرار می گیرد رمانی است درباره مردم افغانستان برای نوجوانان ایران.
افغانستان یکی از کشورهای همسایه ایران است که سالها به خاطر جنگها و ناامنیهای مختلف، مردم آن سختیهای فراوانی کشیدهاند و نتوانستند به راحتی به زندگی عادی خود ادامه دهند.
نویسنده که خود رگه ای در افغانستان دارد، به دنبال شناخت و اتفاقات مرز بوم پدری اش است بنابراین داستان در افغانستان رخ می دهد.
حبیب و انور دو دوست که تصمیم می گیرند به خان آن منطقه، خود را ثابت کنند و از او به نوعی انتقام بگیرند. آن ها می خواهند خانه خان را به آتش بکشند و به او بفهمانند که چه قدر به آنان ظلم کرده است. در این میان پدر حبیب نیز حالا اسیر خان است در این بین کشور شوروی به افغانستان حمله می کند.
نویسنده تحولات تاریخی کشورش را به زیبایی در کتاب آتشگاه به تصویر می کشد.
نسخه الکترونیکی کتاب آتشگاه را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس در کتابخوان فراکتاب به آن گوش فرا دهید.
رمان «آتشگاه» قصه ی پسری نوجوان به نام حبیب است که در منطقه ی بلوطک زندگی می کند و خانواده ی او نیز مانند بقیه از آزار و اذیت خانِ آن منطقه در امان نیستند.
خان در این منطقه به روباه شناخته می شود، اما اگر به گوش خان برسد مردم را فلک می کند. ایوب خان در قلعه ی نزدیک کوه آتشگاه زندگی می کند. حبیب بعد از زندانی شدن پدرش در قلعه، برای نجات او به سوی آن جا می رود اما در همین زمان شوروی به افغانستان حمله می کند...
اهالی روستا علاوه بر کار خودشان کارهای دیگری نیز بلدند که این کارهای به ظاهر کوچک و کم اهمیت باعث می شود اهالی روستا زندگیشان را عوض کنند و اتفاق بزرگ و مهمی رخ بدهد.
کتاب آتشگاه در بیست و یک فصل نوشته شده است که در آن نویسنده سعی کرده است، آرزوها و رویا های نوجوانان را در نظر بگیرد و نه تنها در این دوره، بلکه در دوره های بعد نیز این آرزو ها دیده شود.
فصل اول: پایت برسد به قلعه، ایوب خان تو را پیش سگ هایش می اندازد
فصل دوم: اگر به زور باشد، گاو هم زور دارد ....... کمی عقل و هوش هم لازم است
فصل سوم: آی روباه بر پدرت لعنت! روبااااااه بر پدرت لعنت!
فصل چهارم: شیخ ناصر! شیخ ناصر! پدرم را بردند
فصل پنجم: پایین پوست بلوط هم نوشته شده بود: آذر
فصل ششم: هی ساده خدا! قوه ی شوروی که بیاید دهقان و خان برایش یکی است
فصل هفتم: با خودش گفت: چه بوی آشنایی!
فصل هشتم: حالا که پدرت نیست باید برایمان کاری کنی
فصل نهم: من بهترین آب باز این منطقه هستم
فصل دهم: می خواهی آتش رنگی روشن کنم؟
فصل یازدهم: بوی شکلات
فصل دوازدهم: در این تاریکی چطور راهشان را پیدا می کنند؟
فصل سیزدهم: برای آموختن این آتش، تاوان سختی داده ام
فصل چهاردهم: انور کجا رفته؟
فصل پانزدهم: این قلعه به نور نیاز دارد
فصل شانزدهم: اگر پر داشتیم می توانستیم برویم داخل قلعه
فصل هفدهم: انگار که مردی باشد در جمعی مردانه!
فصل هژدهم: مادرجان این یک راز جنگی است!
فصل نوزدهم: الو! الو! اینجا بلوطک است
فصل بیستم: با این قایق، نور و آتش و رنگ می بریم!
فصل بیست و یکم: قلب همه ی ما یک آتشگاه است
امکان خرید نسخه صوتی کتاب آتشگاه با گویندگی زهرا حسنی در فراکتاب فراهم است و علاقه مندان می توانند با خرید نسخه صوتی از طریق نرم افزار فراکتاب، درون کتابخوان به آن گوش فرادهند.
بلوطک جمعیت زیادی نداشت. افتاده بود در گودی میانِ کوه آتشگاه و جنگلهای بلوط و تپهها. تا به چندمتریاش نمیرسیدی بلوطک را هم نمیدیدی، اما داشتن یک بازار و خانی با یک قلعه، آنجا را مهم کرده بود. از آبادیهای اطراف آدمهای زیادی برای خرید به بازارش میآمدند. علاوه بر آن، تلگرافخانه و چند اداره حکومتی هم با ساختمانهای یکطبقه و کوچکشان در همین بلوطک بود. مردم از جاهای اطراف برای خریدن نمک، صابون، نفت و پارچه و تعمیر دوچرخهها و رادیوهایشان به بازار بلوطک میآمدند و بازار کوچک بلوطک جوابگوی همهشان بود.
در بلوطک معمولاً هر کسی چند کار بلد بود. مثل اوستا اکبر که هم نجار بود و هم رادیوهای خراب را آباد میکرد. قربانقصاب، پدر حبیب، علاوه بر قصابی میتوانست آتش روشن کند؛ آتشهای رنگرنگ. هروقت جشنی در بلوطک برگزار میشد، قربانقصاب یک آتش رنگی درست میکرد که شعلههایش تا چند متر به آسمان میرفت.
نسخه چاپی کتاب آتشگاه در سایت و نرم افزار فراکتاب موجود می باشد و علاقه مندان می توانند آن را سفارش داده و خریداری نمایند و از مطالعه آن لذت ببرند.
مشخصات کتاب آتشگاه در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | صاد |
نویسنده: | احمد مدقق |
تعداد صفحه: | 112 |
موضوع: | داستان ایرانی، تاریخی |
قالب: | چاپی و صوتی و الکترونیک |
نظر دیگران //= $contentName ?>
به نوجوانان فارسیزبان توصیه میکنم بخونن این رمان رو. اتفاقات واقعی و خیالی درهم آمیخته شده و دربارهی کشور ا...