(انسانگرایی) یا (اومانیسم) پدر معنوی (رمان) بود و (انسان جدید) خالق بلافصل او؛ هر چقدر روح جستوجوگر، تجربهطلب و تنوعخواه انسان جدید، چارچوبها و پیشفرضها را نو به نو و سده به سده و دهه به دهه عوض میکرد، رمان هم دیگر و دیگر شد. کتاب سیر تطور، اکنون و آینده رمان، اثر حامد رشاد؛ برای سطح اندیشه بر این ورقها، رمق گرفته است. در این کتاب، محقق محترم با بیانی روان و جذاب کوشیده است به موضوع سیر تطور رمان، اکنون و آیندهاش پرداخته و ذهن مخاطب را بهتر و بیشتر با آن آشنا سازد.
همانطور که قبلا هم اشاره شد، اگر به دنبال کسی باشیم که خون رمان بالزاکی را گردنش بندازیم، نویسندگان رماننو، خودشان خود را آغازگران این مسیر نمیدانند، بلکه اعتقاد دارند حرکتشان ایدهای برگرفته از خطشکنیهای پروست و جویس و جریان رئالیسم اولیه است؛ به همین سبب، ساروت از کافکا و داستایوفسکی در آثارش یاد میکند و ربگرییه مکرر (بیگانه) کامو و (تهوع) سارتر را تحسین میکند و البته از نمایشنامهنویس متفاوت ایرلندی، ساموئل بکت هم زیاد ذکر خیر میکنند. با اینحال، ربگرییه و ساروت اگر تواضع زیادی به خرج ندهند-در کنار قلم ستایشگرانه منتقدانی چون بارت-بیشترین نقش را در تأسیس و به رسمیت شناخته شدن جریان رماننو داشتهاند.. .