کتاب فلسفه هستی: هستی مراتبی اثر حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی اردستانی در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به زیور طبع آراسته و راهی بازار نشر شده است.
کتاب فلسفه هستی در اصل، شناخت مابعدطبیعی هستی است و در این راستا به استخراج و تحلیل و تبیین احکام و عوارض و خصوصیات مابعدطبیعی«هستی» میپردازد. واژه فلسفه آنگاه که در نسبت با هستی (وجود) بکار میرود، یا بیانگر احکام و عوارض مابعدطبیعی و کلی ناظر به هستی عام است یا بیانگر احکام و عوارض مابعدطبیعی و کلی ناظر به هستی خاص است که گاهی از آنها به عنوان مباحث تقسیمی فلسفه یاد میشود.
برای شناسایی هستی، پرسشهایی در پیش رو است: از قبیل پرسش از اطلاقات وجود، پرسش ازدیدگاههای مابعدطبیعی در شناسایی وجود، پرسش از احکام کلی وجود، پرسش از مباحث تقسیمی وجود، پرسش از وجود عام و خاص، پرسش از وجود مطلق و مقید، پرسش از وجود وجوبی و امکانی و پرسشهای فراوان دیگری که در پرسمان شناخت هستی وارد شده و پاسخ به آنها، شناخت هستی را نتیجه میدهند.
این کتاب، شناسایی تشکیک در هستی را منظور داشته و دارای این پرسش اصلی است: تفسیر مابعدطبیعی تشکیک در هستی چیست؟ کتاب فلسفه هستی ۵ فصل دارد، فصل اول تا سوم درباره ضابطه اختلاف تشکیکی، تشکیک عامی و ماهوی است و فصل چهارم و پنج به تشکیک وجودی و اکتشافات استنباطی اختصاص دارد.
مطلق موجود به دو قسم واحد و کثیر منقسم شده و چنانکه هر موجود مفروض، یا امکان دارد یا فعلیت و یا علت است یا معلول، هر موجود مفروض، یا واحد است یا کثیر؛ بنابراین، مفهوم «وحدت» و «کثرت» در خارج مصداق داشته و موجود بوده و بحث از وحدت و کثرت، از وظایف فلسفه است. البته توجه انسان در بیشتر احوال صرفاً به وحدت و کثرت کمّی است که عدد است، اما هر وحدت و کثرتی، عددی نیست، چنانکه وحدت و کثرت در کلّیات نیز هست، در حالی که خاصیت آنها در کلیات، غیر خاصیت آنها در عدد است؛ زیرا وحدت عددی، عین کثرت عددی نیست؛ چون نمیتوان گفت که یک فرد انسان، ده فرد است، اما وحدت کلّی با کثرت عددی جمع شده و میتوان گفت که انسان نوع، عین افراد بسیار است. به هر حال، وحدت، اقسامی دارد و در مقابل، کثرت اقسامی دارد و روشن است که در کثرت، تمایز و اختلاف و افتراق بوده و برای آن، أنحایی ذکر شده و اختلاف تشکیکی از آنهاست که مورد پذیرش طائفۀ اشراقیه و انکار طائفۀ مشائیه قرار گرفته، چنانکه در حکمت متعالیه، در حقیقت وجود تبیین شده و صدرالمتألهین، تفطن به این قسم را بهرۀ هر کسی ندانسته که گویا علت آن، دقت و بلندی شأن اینگونه از تمایز و افتراق است.
نظریۀ اختلاف تشکیکی در وجود (وحدت وجود و وحدت موجود، در عین کثرت وجود و کثرت موجود) یکی از نظریههای پایه در توجیه کثرت است. بر اساس این نظریه، هر چیزی که دارای واقعیت هستی است، نمیتواند از واقعیت هستی کنار بیفتد و از این رو، اختلاف واقعی که در خارج است، به خود واقعیت برگشته و واقعیت برای همۀ اشیاء واقعیتدار، به یک معنا اثبات میشود، پس واقعیت هستی در عین اختلاف، واحد است، به این معنا که هر نحوی از أنحاء وجود، با أنحاء دیگر وجود، در معنا و حقیقت اتحاد دارد، با این وصف، با أنحاء دیگر وجود، اختلاف بالذات دارد؛ بنابر این، اختلاف أنحاء وجودات صرفا به خود وجودات بوده و کمال و نقص و شدت و ضعف و تقدم و تأخر در وجودات، به خود هویات آنهاست نه به امر دیگر و در أشیاء و ماهیات، به خود آنها نیست، بلکه به واسطۀ وجودات آنهاست، پس وجود، به ذات هویت خود، کامل و ناقص و غنی و فقیر و متقدم و متأخر است.