کتاب به نام مادر داستان زندگی پر ماجرای خلبان شهید ابوالفضل مهدیار از شهدای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی که به قلم سید میثم موسویان رمانی پر از تعلیق و کشمکش خلق شده است.
ناشر کتاب به نام مادر انتشارات جمکران است. این کتاب رمانی است از سرگذشت این شهید بزرگوار از تولد در شهر قم، تحصیل در رشته خلبانی، وقایع کودتای نوژه و جاوید الاثر شدن این شهید در جنگ تحمیلی.
کف و سوت... جرینگجرینگ النگوها... همه دست میزدند... چهارم آبان... کارتپستال را خود محمدرضا امضا کرده بود... گروهبان عضدیِ سابق، سرهنگ بنیعامریِ حالا، کارت را از دربار آورده. _تنهلش! کارت را چرا سرخود باز کردی؟ _قربان! تشریف بیاورید، پشتسرتان حرفهاست. جوابش را ندادم. _خدا رحمت کند پسرتان را! دنبال مقصر نباشید... _خفه شو! نمیتوانست زبانش را نگه دارد. وقتی میگفتی خفه شو، بدتر زبانش گرم میشد. ... چشم قربان!
حرف است دیگر بیصاحاب. شما خیلی به ما خوبی کردی؛ آن هم درست دم بازنشستگی... خودش هم میدانست که زنش تاوان سرهنگ شدنش را داده... همهچیز ما از شماست... خفه شو گروهبان!