یکی از اقدامات قدرت های غربی در حوزه ی تصمیم سازی، اتکا به پژوهش های کاربردی و عمل براساس اصول علمی است. تصمیم سازی و هدایت فرآیندهای مدیریت در سطوح مختلف، در این جوامع، برپایه ی راهبردهای متقن و آزمون شده صورت می گیرد.
تصمیم گیران غربی، قبل از ورود در عرصه ی عمل، تصمیمات و زوایای مختلف آن در حوزه ی نظری را بادقت قابل تحسین کنکاش می کنند و براساس قطعیات ممکن وارد عمل می شوند. در این راستا، یکی از اقدامات اتکا به پژوهش های استراتژیک اندیشکده های متعددی است که اساساً برای هدایت رفتار مجریان به ویژه در صحنه ی مدیریت سیاسی شکل گرفته اند. با نگاهی به عرصه ی سیاست گذاری و رویکردهای عملیاتی تصمیم سازان، تأثیر راهبردهای پیشنهادی این اندیشکده ها به وضوح نمایان می شود.
از بخش هایی که این اندیشکده ها نقش غیرقابل انکاری در هدایت رفتار مقامات غربی، علی الخصوص مقامات آمریکایی، دارند بحث های مرتبط با پرونده ی هسته ای جمهوری اسلامی ایران است. بدین معنا که با نگاهی به عملکرد غرب در مذاکرات هسته ای می توان نقش هدایتگر اندیشکده های مذکور را به روشنی مشاهده نمود. به همین علت، شناخت چگونگی نگرش این مراکز به بحث فوق دارای اهمیت فوق العاده است.
این نوشتار در پی واکاوی مستند نگاه به برنامه ی هسته ای و دریافت نوع برداشت اندیشکده ها و استراتژیست های غربی از پرونده ی ایران می باشد. در بطن این برداشت ها می توان به کم و کیف شناخت غرب از جامعه ی ایران، فرهنگ و ایستار مردم، توان بالقوه و بالفعل جمهوری اسلامی در داخل و در عرصه ی نظام بین الملل و به ویژه در میان افکار عمومی جهان سوم پی برد.
کنگره :
TK9107/الف8 1396