صدای سرخگون شهادت، همیشه در راه است؛ موانع را برداریم. شهیدان، عطرهایی هستند که از تمامی گلهای دوست داشتنی، فراترند. یاد شهیدان، رونق بهار است و نامشان، رواج نور. بر مزار هر شهید، شعر سپید بوسه، دسته گل های فرشتگان، چقدر خوانا است! سنگ قبر هر شهید، تداعی آزمونی مهم، پیش روی ماست. وقتی ساعت خود را به وقت بهشت تنظیم میکنیم، خونها با ما سخن میگویند.
تقویم روزهای گذشته، در اندیشه ی زمان جاری است. باید دیروز را مرور کرد تا اِذن جاری شدن در امروز حاصل شود. باید دانست در پس آن افق سرخ، چه رازهایی از حماسه و شور، جریان دارد. باید لمس کرد آن چه بر جریده ی مقاومت و عشق ثبت شده است!
دیروز، پُر از هجوم ملخ بود و درختان در تنگنای پاییز. هزاران مَرد از برکه ی بهار، به سمت باغ جاری شدند و با سوگند بر قداست مزرعه، با باغبان عهد بستند که بمانند و بقای باغ را رقم زنند. این شد که از دامن باغ، سرخترین باغبانها رویش گرفتند و به مشرق شهادت پیوستند.
شابک :
978-600-331-655-3