امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
69,900
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب قهرمان زندگی خود باشید نه قربانی آن

کتاب قهرمان زندگی خود باشید نه قربانی آن به شما کمک می‌کند تا در صورت عمل کردن به روش‌ها و دستورالعمل‌های مطرح شده توسط علی اصغر سوادکوهی به انسانی موفق، کامروا و مفید برای خود، خانواده و جامعه تبدیل شوید و پله‌های ترقی، موفقیت، بهروزی و پیشرفت را یکی پس از دیگری طی کنید.

در درون هر فرد معمولی یک قهرمان زندگی می‌کند که در انتظار کشف شدن می‌باشد. اگر قادر باشید تا به کشف ماموریت و چشم انداز خود در زندگی بپردازید، می‌توانید قهرمان درون خود را پیدا کرده و یک زندگی قهرمانانه تجربه کنید. قهرمان نیازمند داستان است قدرت آن را نادیده نگیرید. هر داستان سه بخش دارد: 1. قهرمان 2. هدف قهرمانانه 3. موانعی که قهرمان باید با آن‌ها مبارزه کند تا به هدف بزرگ خود برسد. در مورد شما قهرمان مشخص است و آن قهرمان «خود واقعی» تان است بنابراین کار شما این است که با شناسایی موانع و چالش‌هایی که بر سر راهتان وجود دارد سند آزادی قهرمان واقعی خود را که در درونتان زندانی شده، امضا کنید تا قهرمان درونی خود را کشف کنید و به موفقیت برسید.

بهتر است در هنگام تنهایی سوالاتی از خود بپرسید و به آن‌ها پاسخ دهید مانند؛ چرا به زندگی علاقه زیادی ندارم و از آن لذت نمی‌برم؟، چرا بیشتر منزوی و راحت طلب هستم؟، چرا هدف‌هایم را دسترس‌ناپذیر می‌بینم؟، چرا احساس بی‌لیاقتی و بی‌ارزشی می کنم؟ و... . اگر پاسخ، راضی‌کننده نبود، به دنبال علت آن باشید. باید ببینید در طول روز و شب، چه موضوعاتی بیشتر توجه شما را جلب می‌کند یا اینکه شما به آن‌ها علاقه نشان می‌دهید. برای مثال بیشتر چه مطالبی از روزنامه‌ها را می‌خوانید، صفحه حوادث و اخبار ناگوار، سیل و زلزله، آدم ربایی، دزدی، قتل، اخاذی، خشونت و سایر موارد... . آیا منطقی است که انسان اطلاعات ناکامی و ناخوشایندی‌ها را به مغز بدهد و انتظار موفقیت و شادکامی داشته باشد؟ برای روشن شدن موضوع به صورت کوتاه به بررسی عملکرد مغز پرداخته می‌شود. حواس شما؛ بینایی، چشایی، شنوایی، لامسه و بویایی اطلاعات را از محیط می‌گیرند و به مغز می‌دهند.

این اطلاعات در مغز پردازش می‌شوند و بعد مغز بر مبنای برنامه‌ریزی که در ذهن شده است، دستور مقتضی را صادر می‌کند و ماهیچه‌های شما بر اساس همین فرمان اقدام می‌کنند. برای مثال یکی از حواس شما (بینایی) به مغز می‌گوید باران می‌آید (دادن اطلاعات)، پس در ذهن شما اینطور برنامه‌ریزی شده که نباید خیس شوید بنابراین مغز دستور می‌دهد تا چتر بردارید یا بارانی خود را بپوشید.

گزیده کتاب قهرمان زندگی خود باشید نه قربانی آن

آرمان از مدرسه به خانه برمی‌گشت و در مسیر با امیر می‌آمد. در بین راه درباره زندگی ماشینی امروز حرف زدند. امیر عقیده داشت مغز آدمی همانند رایانه‌ای پیشرفته است، آرمان این حرف را خیلی باور نداشت. انسان به یقین بیش از قطعه‌ای سخت افزار است. به دو راهی که رسیدند راهشان از هم جدا شد. آرمان در حاشیه شهر زندگی می‌کرد و راهش تا مدرسه خیلی بیشتر از امیر بود. 
آرمان رفت و رفت تا به کوچه‌های محله خودشان رسید. وارد کوچه یاس شد که باریک و پرپیچ و خم بود. او با هر گام که برمی‌داشت، افکار مختلفی در ذهنش پرسه می‌زدند.
اوایل اردیبهشت ماه بود و درختان پرگل و سرسبز! جیک جیک پرندگان گاهی در لابه لای افکارش رژه می‌رفتند و او را به دنیای مادی می‌کشاندند. آرمان به خانه رسید، چند ضربه به در کوبید و مادرش در را گشود و او وارد خانه کوچکشان شد. کیفش را به گوشه‌ای انداخت و به اندازه‌ای گرسنه‌اش بود، به طور کلی یادش رفت که به چه می‌اندیشید.
سپس پرسید: «مادر، غذا حاضر است؟» 
مادر که کمی اوقاتش تلخ بود، گفت: «چرا کیفت را در جای خودش نگذاشته‌ای؟» 
آرمان گفت: «الان که فقط گرسنه ام، بعد از غذا می‌گذارم!» 
بعد از این که از فکر شکم خلاص شد و استراحت کوتاهی کرد به سراغ کیف و کتابش رفت تا از دست تکالیف مدرسه خلاص شود و به سرعت درس‌های فردا را آماده کرد و در لاک خود فرو رفت. صدایی مرموز در گوش او زمزمه کرد: «تو کیستی؟» 
کمی اندیشید: «ای کاش می‌دانستم. خب معلومه، من آرمان هستم.»
دوباره آن صدا پرسید: «تو از زندگی چه می‌خواهی؟ در پی چه هستی؟ فرض کنیم نام تو آنتونی است، چه فرقی می‌کرد؟»
- «خب معلوم است، همه مرا با نام آنتونی صدا می‌کردند.» 

صفحات کتاب :
215
کنگره :
BF637‭‬ ‭/م8‏‫‬‭س9 1395
دیویی :
158/1
کتابشناسی ملی :
4057058
شابک :
978-964-236-680-4‬
سال نشر :
1395

کتاب های مشابه قهرمان زندگی خود باشید نه قربانی آن