کتاب رفاقت به سبک تانک، نوشته ی داوود امیریان می باشد و توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار کتاب شده است. این کتاب در دسته داستان نوجوانان قرار می گیرد. رفاقت به سبک تانک برای نوجوانان نوشته شده و دارای حکایات کوتاه می باشد. نویسنده با نثری شیوا وقایعی حقیقی و «طنز» را انتخاب کرده است.
رفاقت به سبک تانک برای نوجوانان نوشته شده و دارای حکایات کوتاه می باشد. کتاب رفاقت به سبک تانک با نثری طنز شیوا توسط نویسنده ای که وقایع جنگ را از نزدیک دیده بیان شده است. این داستان ها نیز از تجربیات و دیده های خود اوست، علاوه براین، او سراغ کتاب های دیگری از دفاع مقدس نیز رفته است.
یک چیز در همه این داستان ها مشخص است آن هم هدف و آرمان مشترک شخصیت های داستان است. آن ها مکمل هم هستند و عقاید مانند هم دارند. درست کردن موقعیت اضطراب در جنگ با امنیتی کمی که رزمنده ها داشتند باعث به وجود آمدن طنز داستان می شود.
کتاب رفاقت به سبک تانک داستان های زیادی دارد مثلا یکی از داستان ها درباره پسرکی است که به پیرمردی پول می دهد تا به جای پدرش رضایت نامه رفتن به جنگ را امضا کند یا پسری که برای خرید حلیم به خارج خانه می رود و سه ماه بعد از جبهه برمی گردد، داستان رزمنده ای که از رزمنده ای دیگر ادرس اتوشویی می پرسد تا نان بخرد، یا رزمنده ای که سرهنگ عراقی را اتفاقی به جای مجروح مسافتی را حمل می کند.
سر فصل های داستان ها این گونه است: حرف نویسنده، میروم حلیم بخرم، رزمنده رشوهای، احترام به پدر، دشمن، موشک جواب موشک، ایرانی مزدور، عملیات متهورانه، پاخروسی، خبرنگار سمج، پپچ و مهره ایها، دعوای جنگی، آقای نورانی سوخته، به شرط سوت بلبلی، بلبل، حاجی مهیاری، پسر فداکار، بره گمشده عباس، وضوی بینماز!، حلالیت، حاجی خشونت !، تُرب میخواهی؟، تو که مهدی را کشتی، الاغهای جنگ جو، تعارف، رستمخان!، مرغهای تخریبچی، امداد غیبی، مفقودالاثر میبرم، جیرة قاطر، اطوشویی کجاست!؟، راز بقا!، جمهوری اسلامی سرکار است!، کی با حسین کار داشت؟، دیو هفت سر!، شهر موشها!، جاسم و سالم، پُل قاطر مرده!، من و یک مجروح ناشناس!، حوری، حسین پیچ ومهرهای!، مرخصی با یک خشاب تانک، بابات کو؟، رفاقت به سبک تانک، جاودانه، اتوبمب بیل!، اسی بشکه، جناب سرهنگ!
برخی از عناوین این کتاب را بخوانید:
2- می روم حلیم بخرم
3- رزمنده رشوه ای
4- احترام به پدر
5- دشمن
6- موشک جواب موشک
7- ایرانی مزدور
8- عملیات متهورانه
9- پا خروسی
10- خبرنگار سمج
11- پیچ و مهره ای ها
12- دعوای جنگی
13- آقای نورانی سوخته
14- به شرط سوت بلبلی
15- بلبل
از اونجا که به زبان عربی مسلط بود با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها.....بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!» ترق! ماجد کله پا شد و قبض جناب عزراییل را امضا کرد! دفعه بعد فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت! چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و فریاد زد:« حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین. یک هو صدایی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟» جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من!» ترق! جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!
کتاب گردان قاطرچی ها کتابی دیگر از داوود امیریان می باشد و مانند کتاب رفاقت به سبک تانک نوشته شده است. این داستان به صورت طنز و برای نوجوانان می باشد و همچنین کتاب توسط کتابستان معرفت روانع بازار کتاب شده است.
نسخه صوتی کتاب رفاقت به سبک تانک با گویندگی جواد اسکندری را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب تهیه و خریداری کنید سپس در نرم افزار فراکتاب گوش کنید.
نسخه چاپی کتاب رفاقت به سبک تانک را می توانند از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری نموده و پس از دریافت از خواندن آن لذت ببرید.
مشخصات کتاب رفاقت به سبک تانک در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | سوره مهر |
نویسنده: | داود امیریان |
تعداد صفحه: | 107 |
موضوع: | داستان ایرانی، طنز دفاع مقدس |
قالب: | چاپی و صوتی |
نظر دیگران //= $contentName ?>
بهترین کتاب خنده دار بود...
ای ول استادعالی بود...
خیلی بده...
عالی بود...
واقعا عالیه من که12سالمه فعلا بهترین کتابیه که خوندم...
سلام ممنون از برنامه ی جالبتون.اگه میشه در کنار کتاب صوتی،کتاب نوشتاری رو هم بذارید با تشکر...
واقعا فوق العاده است........
بسیارزیباوقشنگ وآموزندست...
عالیه عااااااااااللللللللییییی رژیم گرفتم شبی 45دقیقه پیاده روی دارم هر شب یک کتاب یا بخشی از یک کتابو گوش مید...
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی...