نظر شما چیست؟

معرفی کتاب در جست‌وجوی او

پینو باید به کوه نقرآبی سفر کند. کوهی که نه زمان دارد نه مکان. در این مسیر با کسانی که مواجه می شود که آنها را می شناسد ولی هرگز آنها را ندیده بوده است. رمانی جذاب و پر از کلیدهای منحصر به فرد

گزیده کتاب در جست‌وجوی او

آلفرد، کلاه‌گیسش را از روی زمین برداشت و آرام گفت: این کلاه‌گیس پشمی هم محافظ خوبی ست.

پینوکیو پنجره را بست و زیر آن نشست. اوستا آلفرد گفت: الان کار دارم. عصر می‌آیم با پدر ژپتو صحبت می‌کنم. شاید موقع برگشتن به کارگاه شده باشد.

پینوکیو عطسه کرد و پروانه کف اتاق افتاد.

پینوکیو گفت: انگار پروانه های اینجا هم با من حرف دارند.

پدر ژپتو نفس نفس زنان وارد اتاق شد و عصایش را به شومینه تکیه داد.

پینوکیو بلند شد و دست پدر را بوسید و او را روی صندلی راحتی نشاند.

پدر گفت: مهربان شدی. خبری شده؟

پینوکیو سرش را پایین انداخت و گفت: من همیشه مهربان بودم فقط بعضی وقت ها یادم می‌رفت.

صفحات کتاب :
112
کنگره :
PIR8354
دیویی :
۶۲ / ۳ فا ۸[ج]
کتابشناسی ملی :
9424566
شابک :
978-622-93498-7-8
سال نشر :
1402

کتاب های مشابه در جست و جوی او