کتاب دید و بازدید نوشته جلال آل احمد میباشد و انتشارات امیرکبیر آن را به چاپ رسانده است. این کتاب مجموعه ۱۲ داستان کوتاه از جلال آلاحمد و از اولین آثار اوست. جلال در هر ۱۲ داستان این کتاب به انتقاد و کوبیدن وضعیت موجود آن دوره که سراسر کشور در هرج و مرج ناشی از هجوم بیگانگان استعمارگر و بعداز آن دست و پا میزند میپردازد.
در هریک از این داستانها به دفاع از مردم ستمدیده و رنجکشیدهٔ دوران خود توجه میکند و هربار یکی از عوامل سرخوردگی ملت را گوشزد میکند. جلال در تمام این ۱۲ داستان همچون دیگر روشنفکران تحصیلکرده آن زمان به روشنگری و آگاهی مردم میشتابد.
سلام. حضرت آقای استاد تشریف دارند؟ بفرمایید فلانی است.
... -
صدای استاد از داخل اتاق بلند شد و از حیاط گذشت که با صدای کشیده می گفت: «آقای... بفرمایید تو... کلبۀ... در ... و یشی... که صاحب و دربون... نداره. »
- بهبه! سلام آقای من! گل آوردی؛ لطف کردی؛ بیا جانم! بیا بنشین پهلوی من و از آن بهاریههای عالی که همراه داری برای ما بخوان، بخوان تا روحمان تازه شود. ما که فقط به عشق شما جوانها زندهایم...