کتاب شبکههای اجتماعی و تحلیلهای فقهی نوشتۀ محمد شیبانی به تحلیل کاربردهای بایسته و نبایسته شبکههای اجتماعی از منظر فقهی میپردازد. چرا که گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی در میان کاربران اینترنت ایجاب میکند که رفتارهای فردی و اجتماعی افراد، مورد بررسی قرار گیرد. اثر حاضر شبکههای اجتماعی را فضایی مجازی میداند که بر ساخت و بازتاب روابط اجتماعی میان تمرکز میکنند و در این میان افراد به آسانی بیشترین زمان خود را صرف شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک، توییتر و ... میکنند.
دربرخی مواقع، این شبکهها به عنوان سربازان جدید جنگ نرم دول غربی، فعالیتهای خود را به فضای واقعی جامعه نیز سرایت داده و هماهنگی و سازماندهی بسیاری از تجمعهای سیاسی و اعتراضی را بر ضد دولت هدف بر عهده میگیرند. همانطور که شاهد بودیم، علاوه بر آسیبهای جدی شبکههای اجتماعی مجازی در بعد روانی که به انعطافپذیری هویتی و شکلگیری هویتهای مجازی جدید منجر میگردد، مهمترین پیامدهای سیاسی فناوریهای ارتباطی اطلاعاتی، تضعیف دولتهای ملی، اشاعه اطلاعات سیاسی و کاهش مشارکت سیاسی افراد و گروههاست.
همچنین کنترل اطلاعات در عصر جدید، اهرم اصلی قدرت بازیگران جهانی، ملی و محلی است، اهرمی که در انقلابهای رنگی در اختیار بنیاد سوروس و سازمانهای غیردولتی و جنبشهای دانشجویی قرار گرفت و رهبران احزاب و جنبشها، بیشترین بهره را از آن بردند.