کتاب عطای رویاهایت را به لقایش نبخش نوشته ی سعید گل محمدی، مجموعه ای است از حکایت ها، جملات و اشعار الهام بخشی که نویسنده، در زندگی اش با آن ها آشنا شده است، و به سبب ارزش و اهمیت والایی که دارند، آن ها را ترجمه و یا تألیف کرده است.
هر یک از ما، رؤیایی داریم که برای رسیدن به آن بی تابی می کنیم اما، باید بدانیم که رؤیای مان نیز بی تاب رسیدن به ماست! ولی مانند همه ی محبوبه های جهان، مملو از عشوه و ناز است! بنابراین، برای رسیدن به او باید ناملایمات را به جان بخریم و بر تلاش مان بیفزاییم. شاید رؤیای ما هم بی تاب رسیدن به ما باشد، اما او هرگز احساسش را ابراز نمی کند! و همیشه مانند شاهزاده خانمی محجوب و موقر، منتظر روزی است که ما برای رسیدن به او، شجاعانه وارد عرصه ی مبارزه شویم.
اگر برای رسیدن به رؤیای تان، در انتظار روزی هستید که او درب خانه تان را بکوبد، باید بگویم که این انتظار، بی پایان است! اما، اگر شهامت داشته باشید و با غلبه بر ترس ها و تردیدهایتان، قدم در راه بگذارید، درکمال شگفتی متوجه خواهید شد که چگونه محبوبه ی دوست داشتنی تان، مشتاقانه عشق شما را می پذیرد. بنابراین، دیگر درنگ جایز نیست، هم اکنون به رؤیای تان سلام کنید زیرا، او بیش از شما در آرزوی رسیدن به شماست!
وقتی به چیزی اعتقاد دارید، فرمان بی چون و چرایی به مغز خود صادر می کنید تا واکنشی معین نشان دهد. به عنوان مثال، ممکن است کسی از شما قدری نمک خواسته باشد و شما در حالی که به آشپزخانه می رفته اید با خود فکر کرده اید: «من که جای نمکدان را نمی دانم.» بعد چند قفسه را گشته اید و سرانجام گفته اید: «نمی توانم نمکدان را پیدا کنم.» آنگاه آن کس با اطمینان قدم به داخل آشپزخانه گذاشته و در کنارتان ایستاده است. بعد به چیزی که درست در جلو چشم تان بوده اشاره کرده و گفته است: «این چیست؟» و شما آن وقت متوجه نمکدان شده اید!
آیا نمکدان، از اول در آن جا بوده است؟ پس چرا آن را ندیده بودید؟ علتش این است که اصلا به وجود نمکدان در آن جا عقیده نداشتید به محض این که عقیده ای را بپذیریم، آن عقیده فرمانروای اعصاب ما می شود و نیرویی پیدا می کند که می تواند قابلیت های حال و آتی ما را افزایش دهد یا به نابودی کشاند.
کتاب عطای رویاهایت را به لقایش نبخش نتیجه ی سال ها مطالعه و تحقیق در دنیای زیبا و شگفت انگیز موفقیت، تحول و مهارت های زندگی می باشد.
حقیقت تلخی است که آدم ها نمی خواهند بهای رسیدن به رؤیاهای شان را بپردازند! آن ها فقط انتظار دارند که درمقابل دیدگان شان، رؤیاهای شان از درون یک کلاه شعبده بازی بیرون بیایند و ظاهر شوند! در این دنیا، هر چیزی بهایی دارد. بهای رسیدن به رؤیاهایی که در سر داریم این است که هرچه سریع تر، از خواب بیدار شویم و برای رسیدن به آرزوهای مان، با تمام وجود تلاش کنیم. البته گاهی هم بخت و اقبال، درکناره های جاده به چشم می خورند؛ اما فقط زمانی آن ها خودشان را به ما نشان می دهند که پیش تر، قدم در راه نهاده باشیم.
در بستر تنبلی و خیال بافی، تنها شانسی که ممکن است نصیب مان شود این است: باتری ساعت مان تمام شود تا بتوانیم کمی بیش تر بخوابیم! شاید خداوند از این سخن من کمی برنجد، اما حقیقت این است که حتی او هم نمی تواند و یا نمی خواهد کسی را برنده ی مسابقه ای کند که در آن شرکت نکرده است! بی تردید، هیجان انگیزترین و باارزش ترین مسابقه ای که هر انسانی باید در آن شرکت کند، مسابقه ی «جلو زدن از خویش» است. شما باید پیوسته از خودتان سبقت بگیرید تا بتوانید به شکوه و عظمتی دست یابید که شایسته ی آن هستید. اگر بتوانید بر خودتان پیروز شوید، در هر مسابقه ای در زندگی، به آسانی پیروز خواهید شد.