در ادبیات آکادمیک، سواد رسانه ای (Media literacy) یک نوع درک مبتنی بر مهارت است که می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد و انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
از دیدگاه فقه رسانه اسلامی، سواد رسانه ای لزوماً مبتنی بر آن مولفه هایی نیست که در یونسکو یا ادبیات آکادمیک غرب تعریف شده است چرا که از مختصات یک رسانه اسلامی انطباق آن با موازین و آموزه های شریعت مقدس اسلام است. از این رو سواد رسانه ای علاوه بر مهارت استفاده، تفکیک، شناسایی، تحلیل و... در خصوص رسانه ها، شامل شناخت باید ها و نبایدهایی نیز می گردد که در آموزه های دینی ما به آن اشاره گردیده است.
فقه به معنی درک و شناخت عمیق از یک مسئله است از این رو فقه رسانه یکی از مسائل مهم حوزه فقه اسلامی است که می بایست به آن توجه گردد و احکام و بایدها و نباید های آن استخراج شود زیرا که مسئولیت فقه اصغر بیان واجبات، مستحبات، مباحات، مکروهات و محرمات است. سواد رسانه ای به معنای آکادمیک، شرط لازم فقاهت و اجتهاد در حوزه رسانه محسوب می شود لکن می بایست بایدها و نبایدهای مورد نظر شریعت اسلام را نیز جز سواد رسانه ای محسوب کرد هر چند شناخت این بایدها و نبایدها خود مستلزم دارا بودن سواد رسانه ای است.
از طرفی مسئولیت های فردی و اجتماعی اهل رسانه ایجاب می کند که ضمن دارا بودن سواد رسانه ای و شناخت بایدها و نباید های مربوطه از منظر آموزه های دینی، اصول اخلاقی حاکم بر رسانه که در حوزه فقه اکبر است را نیز مورد نظر خود قرار دهد.
اگر مخاطبان یک رسانه از مهارت تفکر انتقادی برخوردار باشند می توانند اطلاعات رسانه ها را به درستی تجزیه و تحلیل کنند. بر همین اساس، رسانه های جمعی امروز به سمتی پیش می روند که به مخاطبان خود اطلاعاتی را ارائه دهند که از لحاظ علمی و محتوایی اطلاعات درست و قابل استناد باشند. بنابراین می توان گفت مخاطبان می توانند رسانه های جمعی را به یک سمت و سو حرکت دهند و رسانه های جمعی نیز می توانند تغییراتی را در باور، نگرش، افکار و در ذهن مخاطبان ایجاد کنند.