بلال بن ریاح حبشی، برده ای سیاه از دیار حبشه بود که به مکه آورده شد و به بردگی امیه بن خلف در آمد. پس از بعثت پیامبر (ص) به دین اسلام گروید و از پیشگامان اسلام و از صحابه پیامبر به شمار آمد.
امیه، مولای بلال، که از دشمنان سرسخت پیامبر خدا بود، روزها بلال را بر ریگ های داغ مکه می خواباند و با گذاشتن سنگ بزرگی بر سینه ی او، به او دستور می داد از آیین اسلام دست بردارد و لات و عزی را بپرستد. بلال از دستور او سرپیچی می نمود و از آیین اسلام دست نمی کشید.
بلال پس از ماه ها تحمل رنج و مشقت، به توصیه رسول خدا(ص) خریداری و آزاد شد. وی پس از آزادی به جمع مسلمانان پیوست و در هجرت مسلمانان به مدینه با مهاجران همراه شد. او در تمامی غزوات پیامبر چون بدر، احد و خندق شرکت کرد و دوشادوش مسلمانان با قریش جنگید. در جنگ بدر، امیه بن خلف را که روزگاری شکنجه اش می کرد دید و به اشاره او، مسلمانان، امیه را با شمشیر از پای درآوردند.
بلال نخستین مسلمانی بود که مدینه اذان گفت.
موقعیت و شهرت او میان مسلمانان نیز از روزگاری آغاز شد که وی به دستور رسول خدا به مقام موذنی مفتخر شد. بلال در روز فتح مکه بر بالای بام کعبه رفت و اذان گفت.
پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، بلال به نشانه اعتراض به غضب خلافت، دیگر اذان نگفت، مگر دو بار: یک بار به درخواست حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و بار دیگر به تقاضای امام حسین(علیه السلام). هر دو بار، اذان او مدینه را متحول کرد و مردم را به شیون و گریه واداشت.
بلال به دلیل عدم بیعت با ابوبکر، به اجبار به دمشق هجرت نمود و در همان جا در سال 18 یا 20 قمری در سن 60 یا 70 سالگی وفات یافت. مدفن او در باب الصغیر دمشق زیاتگاه صاحبدلان است.
این کتاب به زندگی صحابی برجسته پیامبر اسلام(ص) و نخستین اذان گوی اسلام می پردازد.
شیوۀ زندگیِ دلنشین و پرحماسۀ مردان و زنان بزرگ، همیشه مهمترین و عمیقترین درس برای انسانهای باهمت است و ما هیچگاه نباید از توجه و تدبر دربارۀ فراز و فرود زندگی درخشان آنها، غافل و محروم بمانیم.
نخست باید مردان و زنان بزرگ و برگزیده را بشناسیم؛ آن مردان و زنانی که مورد تأیید پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم بودند و سپس به راز پیروزی و وصول به سعادت آنها پی ببریم، بهگونهای که باور کنیم که چگونه باید زیست، چگونه باید پیروز شد و چگونه باید درجات پیروزی را پیمود؟