اسم رمز
مجموعه داستان کوتاه از حوادث سال 1401
- چاپی
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب اسم رمز
کتاب اسم رمز یک مجموعه داستانی جذاب و خواندنی است در مورد اتفاقاتی در سال 1401رخ داد. به قلم نفیسه زارعی حبیبآبادی این کتاب گرچه یک داستان است اما خوبی حوادث و اتفاقات آنزمان را طرح و بررسی نموده است.
گزیده کتاب اسم رمز
صبر میکند تا او حرف بزند. همیشه از بچگی همینطور بود؛ وقتی مامان بابت اشتباهی به او رو ترش میکرد، بعد از سکوت طولانی و خوابیدن عصبانیت مامان، معصومانه و مظلومانه عذرخواهی میکرد. اما این بار سکوتش طولانیتر از قبل شده، برای همین مامان چند بار پشتهم الو میگوید و بعد صدایی بهجز صدای صادق اینطور جواب میدهد: «حاج خانوم جوادی! سلام. من دوست صادقم.»
«خودش کجاست؟ چی سر بچهام اومده؟»
«هیچی به خدا، چیزی نشده. دیشب یه زدوخورد مختصری توی دانشگاه...»
گوشی از دست مامان میافتد و خودش انگار یکدفعه متلاشی میشود و روی زمین سقوط میکند. اگر مهلقا کنارش نایستاده بود، حتماً محکمتر از اینها زمین میخورد. میان جیغ و فریاد مهلقا و تلاش برای بلند کردن مامان، روشا گوشی را برمیدارد و با عصبانیت میگوید: «الو! صادق آقا، این شوخی خوبی با مامانتون نبود!»
«الو! خانوم، من صادق جوادی نیستم. الانم داشتم به حاجخانوم میگفتم که صادق دیشب توی درگیری مجروح شده، خودش بیمارستانه و گوشیش دست منه.»
«آقا، الان حالش چطوره؟ زندهس؟»
«بله.»
روشا آدرس بیمارستان را با سرعت در یادداشتهای گوشی همراهش تایپ میکند. حال مامان هم کمی بهتر شده. روشا برای رفتن به بیمارستان تاکسی اینترنتی میگیرد و به خانه میرود تا با سرعت هرچهتمام آماده شود. جلوی آینه دو شاخه از موهایش را با آب دهان صاف میکند و آن را بیرون میاندازد.»