از مهم ترین مسائلی که تحقیق و بحث درباره آن بر فقیه واجب است، «قواعد فقهی» است که وسیله ای برای رسیدن به احکام فراوانی در تمام ابواب فقه بوده، و در مباحث و ابواب مختلف فقه، فروع مهمّی بر آن مبتنی است.
ولی علی رغم این جایگاه مهم، آن گونه که شایسته آن است مورد بحث واقع نشده نه در فقه و نه در اصول فقه مگر بخش ناقصی از آن، مانند «قاعده لا ضرر»; و بعضی قواعد دیگر مانند «قاعده تجاوز» و «قاعده فراغ» که در کتب اصولیون متأخر به عنوان بحث تبعی و جنبی مطرح شده، و به طور مستقل از آن بحث نکرده اند.
در نتیجه این قواعد فقهی همانند آوارگانی شده اند که نه مسکنی می یابند و نه قراری می گیرند، چرا که نه در فقه جای دارند و نه در اصول. از یک طرف امکان ندارد این قواعد را به صورت کامل در علم فقه مورد بحث قرار داد، زیرا هر یک از مسائل فقهی مربوط به بحث خاصی است; از طرف دیگر، بسیاری از این قواعد ربطی به مسائل اصولی ندارند تا بتوان از آن ها در علم اصول بحث کرد. حق این است که برای آن علم مستقلّی در نظر گرفته شود، چرا که در کتب فقهی به این قواعد نیاز مبرم داریم.
کنگره :
BP169/5/م7ق9041 1390
شابک :
978-964-533-155-7