کتاب حاضر، جلد دوازدهم از «روایت نزدیک» و داستانی بر اساس خاطرات «اصحاب کریمی» است که با زبانی و بیانی صمیمی نگاشته شده است. نویسنده داستان را پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها نگاشته تا خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه سازد. در داستان میخوانیم: «جلسه پشت در بسته شروع شد. چند نفر جمع شدیم پشت دیوار دفتر مدرسه. میخواستیم ببینیم چه خبر است. گفتیم از پنجرههای بالای اتاق دید بزنیم. فاصله تا پنجرههای بالایی زیاد بود. بچهها قلاب میگرفتند. یکییکی میرفتند بالا نگاه میکردند و شرایط اتاق را برای بقیه تعریف میکردند».