با مطالعه کتاب تار و پود نوشتهی سیدمهدی موسوی؛ میتوان از نظر کاربردی و نظری با مبانی شعر آشنا شد و همچنین با داشتن علاقه و استعداد میتوان به کشف ناشناختههای عالم شعر ورود نمود.
کتاب فوق با بیانی ساده و صمیمی به واکاوی مؤلفههای سازندهی شعر که چون تار و پود درهم تنیده اند، میپردازد و با اسلوب تعلیمی و کارگاهی و البته به پشتوانهی مثالهای ملموس، اصطلاحات رایج در عالم شعر را شفاف میسازد؛ تا از این رهگذر، علاقهمندان گامهای نخستین شعر را با شتاب بیشتری بردارند و در زمانِ فراگیری، صرفه جویی کنند.
2. وصف
منظور از وصف (epithet)، همان صفت و موصوف دستوری است؛ مانند: «سرو سربلند ». با استناد به گفتهی استاد شفیعی کدکنی اگر به این مسئله صرفا از منظر دستوری نگاه کنیم، عنوان صفت(adjective) و اگر از منظر هنری و بلاغی به آن بنگریم وصف (epithet) را به کار میبندیم. شبکهی وصفهای شاعرانه تا حدودی به اضافههای استعاری و تشبیهی مشابهت دارد. همانطور که اضافههای تشبیهی و استعاری میتوانند در
تولید صور خیال کمک حال شاعر باشند و در عین اختصار، چشماندازهای زیبایی از رنگها و درنگهای شاعرانه پیش روی ما بگذارند، وصفهای شاعرانه نیز میتوانند در خدمت خلاقیت شاعرانه قرار گیرند. وصفهای غیرشاعرانه در خدمت زبان معمولی هستند؛ مثلا وقتی گفته میشود: «مرد جوان »، این جا اتفاق شاعرانه نیفتاده؛ اما وقتی میگوییم: «سرو جوان »، وارد محدودهی فعالیتهای مجازی زبان خواهیم شد. البته این بدان معنا نیست که وصفهای غیرشاعرانه مجوز ورود به شعر ندارند؛ بلکه اگر این اتفاق بجا و بهنگام باشد، حتی ضرورت هم پیدا میکند.. .