هیچ کس باداشتن یک دایی باستان شناس زندگی آرام و بی خطری نخواهد داشت! مخصوصاً وقتی دایی دستش را بگیرد و وسط بیابان ببرد. چرا؟! چون می خواهد گوری را پیدا کند که قبیله ای بیابان نشین از او نگهداری می کند… آلیسون و دوستانش حاضرند هر کاری بکنند تا یاد و خاطره ی شاهزاده باب یاریک را زنده نگه دارند