امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
5,900
نظر شما چیست؟
در کتاب سونات کرویتسر، می توان زندگی شخصی خود لئو تولستوی را دید که چگونه بعد از بیهوده گذراندن زندگانی خود ناگهان با دیدن عشق حقیقی، تصمیم می گیرد راه درست را انتخاب کرده و دست از بیهودگی بردارد...

نام این داستان برگرفته از معروفترین سونات ویولن و پیانوی بتهوون است که او آن را به ویولنیست فرانسوی معروفِ هم عصر خود، رودلف کرویتسر اهدا نمود. این سونات در سال 1803 و درست مدت کمی بعد از نوشتن وصیت نامه هایلیگن شتات توسط بتهوون ساخته شد. در آن سال وی به خاطر ابتلا به ناشنوایی به روستایی دورافتاده مهاجرت کرده بود و در همان جا در صدد خودکشی برآمده بود از این رو وصیت نامه ای برای برادرانش نوشت که در آن به شرح افکار پریشانش پرداخته بود. از آنجائیکه این سونات بازتاب لجام گسیختگی و پریشانی افکار بتهوون است، همین نام به خودی خود در پیشروی داستان، بیان مضمون کلی و پیکره بخشیدن به آن نقش موثری را ایفا کرده است.

صاحب نظران روسی معتقدند تولستوی برای نوشتن کتاب سونات کرویتسر، زندگی شخصی خودش را الگو قرار داده است بنابراین داشتن پیش زمینه ای از آن خالی از لطف نیست بخصوص که این داستان باعث بروز تنش های زیادی در زندگی خانوادگی او شده بود و در حقیقت هیچ کتابی به این اندازه در زندگی شخصی نویسنده اش و به خصوص در زندگی زناشویی او مشکل آفرین نبوده است.

وی تا سن 34 سالگی عیاشی و خوش گذرانی را سرلوحه زندگی خویش قرار داده بود اما سرانجام در همان سال تحت تاثیر نیروی عشق قرار می گیرد. طوریکه به یکباره رویه زندگی خویش را تغییر می دهد و از دوران تجرد و سرخوشی هایش دست می کشد تا با یک دختر اشراف زاده که علاوه بر داشتن هنرهای یک زن خانه دار، پیانو می نواخت و دستی هم در نویسندگی داشت ازدواج کند. در حقیقت همین مسأله یعنی هنر نویسندگی جرقه آشنایی آنان را روشن کرد. با توجه به این تفصیلات زندگی شخصی تولستوی و زندگی کاراکتر اصلی این داستان آن چنان هم رنگ شده اند که دیگر تفکیک آن ها از یکدیگر امکان پذیر نیست.

تولستوی دو سال از دوران شصت سالگی اش را صرف نوشتن کتاب سونات کرویتسر که مضمون اصلی آن عشق و زناشویی است، کرد. او در این داستان در کنار ترسیم تصورات ذهنی اش و خلق یک اثر داستانی، در لفافه به شرح شرایط زندگی اجتماعی و سیاسی اواخر قرن نوزدهم روسیه و موشکافی در روانشناسی فردی و زندگی زناشویی افراد می پردازد. او با بیانی ساده از زبان یک مسافر به کاوش در بسیاری از مسائل لاینفک زندگی زناشویی که در زمان خودش عمدا یا سهوا اغلب نادیده گرفته می شده می پردازد و داستان را حول تفکرات و اندیشه های مردی می گرداند که قریب به یقین از آن به عنوان ابزاری برای بیان حقایق نهفته در ذهن خود و آرام ساختن طغیان افکارش در آن دوره، بهره برده است. در حقیقت شخصیت اصلی داستان به زبان گویای تولستوی در بیان حرف های تلنبار شده در گوشه ذهنش و گله ها و شکایت هایش از دنیایی که تا آن زمان حدود شش دهه را در آن گذرانده بود تبدیل شده است.

او با خلق شخصیت های داستانی اش به ابعاد مختلف روانی افراد در حوزه های متفاوت با یکدیگر، می پردازد. گاه گاه اندیشه خود را از زبان شخصیت های مختلف داستان نقد می کند، به آن قوت می بخشد، علیه آن قیام می کند و یا بر آن پافشاری می ورزد. این چند بعدی بودن افکار و عقاید در خلال داستان، خود نشانگر پریشانی افکار نویسنده است طوریکه گویا او خودش هم با افکارش و حتی با تایید و یا رد آن ها در جدال است و دچار تناقض گشته است. وی در طی این داستان زندگی شخصی خود و بسیاری از جوانان امثال خود را در دوره جوانی، میانسالی و کهن سالی به تصویر کشیده است، از همین رو این داستان گویای احوالات افراد زیادی در جامعه است که البته به سبب تابو بودن موضوع داستان در زمان خلق آن، کمتر کسی از این اثر حمایت کرد.

در حقیقت این اثر از برجسته ترین آثار تولستوی در سومین دوره زندگی او است. دوره ای که او تحت تسلط بحران های عمیق مذهبی و اخلاقی قرار گرفته بود و سرانجام به مدد این داستان سرخوردگی های پیاپی خود را از زندگی آمیخته به لذات دنیوی نمایان ساخت. او در "سونات کرویتسر" سعی دارد تا نتیجه برپایی یک زندگی زناشویی بر پایه معیارهای نادرست، پیامدهای ازدواجی تنها براساس جاذبه جنسی و از روی شهوت و عدم پیدایش تفاهم و عطوفت را در این سبک از زندگی به تصویر بکشد و بیان دارد که عنصر اصلی برای تشکیل یک خانواده الفت، دوستی و عشق است که این روزها در پس رنگارنگی عناصر دیگر محو گشته است.

سونات کرویتسر: اگر هرکس با شهوت نگاهش را به دنبال زنی بگرداند، گویی در دل با او زنا کرده است.

کنت لئو نیکالایویچ تولستوی (Leo Tolstoy) (1910- 1828) در استان تولای، در کشور روسیه چشم بر عرصه این جهان گشود. او در دانشگاه قازان در رشته زبان های شرقی و سپس در رشته قانون به تحصیل پرداخت. وی تا سال 1851 زندگی آرام و بی دغدغه ای را پشت سر گذاشت تا اینکه در این سال به هنگ نظامی قفقاز پیوست و سپس متعاقب آن در جنگ های کریمه شرکت کرد. در سال 1862 با سوفیا آندره ژونا برس ازدواج کرد و از او صاحب سیزده فرزند شد.

از تولستوی به عنوان یکی از بزرگترین رمان نویسان جهان یاد می شود و آثاری از جمله جنگ و صلح (1868- 1865) و آناکارنینا (1876- 1874) گزیده ای از شاهکارهای ادبی او محسوب می شود که به شرح جامع و واقع بینانه سبک وسیاق زندگی روسی می پردازد. سونات کرویتسر داستان اعترافات یک مرد خود آزارِ تحت حسادت های جنسی و حتی در ابتدای امر برانگیزنده شور و احساسات آدمی است. سوفیا همسر تولستوی در مورد این داستان همواره بیم آن را داشته است که به راستی تولستوی این داستان را بر اساس تجربیات شخصی و روابط زناشویی اش با سوفیا به جهت زیر سؤال بردن مقوله ازدواج خلق کرده باشد.

در بخشی از کتاب سونات کرویتسر (The Kreutzer Sonata) می خوانیم:

حس می کردم که این انزوا طلبی او را غمگین کرده است. بارها تلاش کردم تا سر صحبت را با او باز کنم. حتی از آنجائی که در کوپه قطار به صورت اریب و روبه روی هم نشسته بودیم بارها نگاهمان به یکدیگر گره خورد، اما هربار جهت نگاهش را تغییر می داد، مشغول خواندن کتاب می شد و یا از پنجره به بیرون نگاه می کرد.

کمی قبل از غروب خورشید در روز دوم، قطار در یک ایستگاه بزرگ توقف کرد. مرد عصبی از واگن بیرون رفت. سپس با مقداری آب جوش بازگشت و برای خودش چای درست کرد. آن مردی که چمدان نویی داشت هم، که البته بعد ها متوجه شدم که او یک وکیل است، با همسفرش که همان بانوی سیگاری و میانسال بود برای صرف یک فنجان چای به بوفه رستوران رفتند.

در خلال غیبت آنان چندین مسافر جدید دیگر وارد واگن شدند. یکی از آن ها پیرمردی بلند قامت، با صورتی اصلاح شده و پر از چین و چروک بود. از قرار معلوم او یک بازرگان بود. کتی از جنس پوست موش خرما پوشیده بود و یک کلاه ماهوتی بر سر گذاشته بود. او در جای موقتا خالیِ وکیل و همراهش نشست و خیلی زود با آن مرد جوانی که به نظر یک فروشنده می رسید و در همین ایستگاه وارد این کوپه شده بود هم صحبت گشت.
صفحات کتاب :
159
کنگره :
‏‫PG3349‭‬ ‭/س9‏‫‬‮‭1395
دیویی :
‭891/733
کتابشناسی ملی :
3506557
شابک :
‭978-964-374-496-0
سال نشر :
1395

کتاب های مشابه سونات کرویتسر