هدف این کتاب، بیش از آن که تحصل ساختاری برای رشتۀ ادبیات فارسی باشد برانگیختن اذهان صاحب نظران به تأمل دربارۀ هویت، نقش و بقای این رشته است. ممکن است بگویند اکنون که نگاه ها همه معطوف به مطالعات میان رشته ای در جوامع دانشگاهی است این پافشاری بر تردید کار حرفه ای در یک رشته، وجهی ندارد.
اما می دانیم که رشتۀ ادبیات فارسی با آن که به طور سنتی با بیشتر قلمروهای علوم قدیم، تداخل و تساهم داشته اما تا کنون دامنۀ کار تخصصی خود را به دقت تعریف و تحدید نکرده است. این کتاب نخستین گام برای تبیین حدود و ماهیت دانش ادبیات شناسی است. مقدمۀ کار میان رشته ای آگاهی از حدود دانش و روش های هر رشته است.
هم متخصص ادبیات شناس باید درک روشنی از تخصص خویش داشته باشد، هم پژوهشگری که از رشتۀ دیگری برای همکاری میان رشته ای به جانب ادبیات می آید نیازمند آگاهی از فرایندها و روش های مطالعات ادبی و زوایا و خبایای دانش ادبیات شناسی است.
امید آن که این درآمد بتواند گفت وگوهای روشنگرانه را در این موضوع تداوم بخشد. بدیهی است که از رهگذر بحث نقادانه و تضارب آراء اهل نظر، انتظارات جامعه و کارکرد فرهنگی و اجتماعی تحقیقات ادبی و چشم انداز آیندۀ این رشته بیشتر شایستۀ امِعان نظر خواهد شد.
کنگره :
PIR۳۳۷۵/ف۲د۴ ۱۳۹۶