5.0از 5
قرار بازی
رایگان
خرید
نظر دیگران
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
مادر ماتیلدا از این که دیر تماس گرفته بود عذرخواهی کرد و از خانوم لیز پرسید : آیا دخترش کارولین وقت داره با دختر او فردا بازی بکنه . لیز داخل قفسه های کابینت دنبال دفتر کارهای هفتگی کارولین می گشت ساعت حدود ده بود از پله ها پایین آمد و سمت حال رفت. دوقلوها و کارولین کنار پرستارشون لرنا خواب بودند و شوهرش خارج از شهر بود ...