همیشه نوشتن بخشی از زندگی من بوده، حتی در دوران کودکی گاهی برای مادرم نامه مینوشتم و شاید هیچوقت او نخوانده باشد ولی من مینوشتم؛ حتی در زمان مدرسه وقتی انشاء میخواندم، تمام کلاس به سکوت فرومیرفت و همگی گوش میکردند؛ گاهی با نوشتههای من اشک میریختند و اکنون نیز عاشقانه در حال نگارش بخشهای زیادی از آموختههایم هستم که با دقت و وسواس زیاد سعی کردم کوتاه و دلنشین باشد.
امیدوارم عشقی که در دل دارم به همراه کلماتم، بر قلب تکتک شما نازنینان جاری گردد و توسط قلم نیروی جاودانهی عشق را در جهان هستی به گردش دربیاورم.
از روزی که به چیزی فراتر از جسم مادی و دلیل بیشتر از زندگیِ روزمره فکر کردم، جهان نیز بهصورت هوشمندانه به درخواست من برای جواب سؤالم که به دنبال معنایی برای آمدن به این جهان بود پاسخهای فراوان داد و مرتب مرا بهسوی حقیقت دعوت میکرد که هیچچیز در این جهان اتفاقی نیست. پس اگر امروز خوانندهی این کتاب هستی، قطعاً ایمان داشته باش که بعد از خواندن این دل نوشتهها که تماماً با عشق به نگارش درآمده، تجربهای زیبا در زندگی لمس خواهی کرد.
به این لحظه خوش آمدی، لحظهای پاک و مقدس که میخواستی. آری با تو هستم چون شدیداً اعتقاد دارم که من و تو یکی هستیم پس تو هم همچون من هزاران سؤال از زندگی رمزآلودت داری و دلت میخواهد رمزگشایی کنی.
به ملاقات خدا بیا، خوش آمدی. هر انسانی درنهایت با خالق خود ملاقاتی خواهد کرد و انسانهای جویای معنا، زودتر به دیدار او نائل خواهند گشت.