کتاب آرزوهای بر باد رفته، اثر اونوره دو بالزاک و ترجمه سعید نفیسی به روایت مردی فقیر و ساده به نام «لوسین شاردون» می پردازد که آرزو و رویای شاعر شدن را در سر می پروراند و برای رسیدن به این رویا تلاش بسیار دارد اما موقعیت و وضعیت زندگی وی به گونه ای است که تحقق بخشیدن به این آرزو را برایش سخت می کند.
این کتاب در فراکتاب در دو قالب چاپی و الکترونیک عرضه شده است.
کتاب آرزوهای بر باد رفته، به روایت مردی فقیر و ساده به نام «لوسین شاردون» می پردازد که آرزو و رویای شاعر شدن را در سر می پروراند و برای رسیدن به این رویا تلاش بسیار دارد اما موقعیت و وضعیت زندگی وی به گونه ای است که تحقق بخشیدن به این آرزو را برایش سخت می کند.
اگر علاقه مند به ادبیات فرانسه هستید؛ کتاب آرزوهای بر باد رفته، گزینه ای مناسب برای مطالعه می باشد.
لوسینی که شاعری را هدفی دست نیافتنی می دانست با یاری و کمک «مادام بارژتون» به جهانی به دور از دنیای خویش وارد می شود که نمی تواند خود را هماهنگ و هم سطح آدم های دنیای تازه قرار دهد.
کتاب آرزوهای بر باد رفته از سه قسمت، نظیر؛ دو شاعر، یک مرد بزرگ شهرستانی در پاریس، اوا و داوید تشکیل شده است.
مقدمهی مترجم
راهنمایی به نویسندگان و مترجمان
بخش نخست
دو شاعر
بخش دوم
یک مرد بزرگ شهرستانی در پاریس
بخش سوم
اوا و داوید
نسخه چاپی این کتاب علاوه بر نسخه الکترونیک در فراکتاب عرضه شده است و میتوانید آن را با استفاده از نرم افزار یا از طریق سایت فراکتاب خریداری کنید.
کوچک ترین حوادث این شب نشینی بر لوسین که سرشتش او را به پذیرش نخستین تأثیرها وا می داشت، تأثیر بسزایی گذاشت. مانند همه عاشقان ناآزموده، چندان زود رسید که لوئیز هنوز در تالار پذیرایی حضور نداشت. آقای دوبارژتون در آنجا تنها بود. مدت زمانی بود که لوسین کارآموزی خود را در فراگیری پستی های حقیری آغاز کرده بود که در ازایشان، فاسق زن شوهرداری، خوشبختی خود را می خرد و نیز معیاری است برای تعیین میزان خواسته های زنان. اما هنوز با آقای دوبارژتون رو به رو نشده بود.
این نجیب زاده، یکی از آن ارواح در مانده ای بود که در میان پوچی بی آزاری که هنوز توانایی درک و فهم خود را از دست نداده و حماقت مغرورانه ای که نه می خواهد چیزی را بپذیرد و نه چیزی را تسلیم بدارد به آرامی مستقر شده بود. چون به وظایف خود نسبت به اشراف کاملا پی برده بود و می کوشید خوشایندشان واقع شود، لبخند خاص رقاصان را به عنوان تنها زبان خود برگزیده بود.
خشنود یا ناخشنود لبخند می زد. یک خبر مصیبت بار همان اندازه مایه تبسمش می شد که خبر یک پیشامد شادی بخش. این لبخند با حالتی که آقای دوبارژتون به آن می داد با هر وضعیتی مناسبت داشت. اگر تأیید مستقیمی، قطعی و ضروری بود، لبخندش را با خنده خوشرویانه ای تقویت می کرد و تنها در پایان آن کلمه ای بر زبان می راند. گفت وگوی دونفره، باعث یگانه سردرگمی ای می شد که زندگی گیاهی اش را پیچیده می کرد، آن وقت مجبور می شد در وسعت بیکران خلا درونی خود در پی چیزی بگردد. بیشتر وقت ها عادت های ساده لوحانه دوران کودکی اش را از سر می گرفت و خود را از عذاب می رهانید: افکارش را با صدای بلند بیان می کرد، کوچک ترین جزئیات زندگی اش را با مخاطب در میان می گذاشت؛ نیازها و احساس های حقیرش را که به چشم او همانند اندیشه های آرمانی می نمودند بازگو می کرد. از این در و آن در سخنی نمی گفت؛ به یاوه گویی های عامیانه ای که احمق ها به یاری آن خود را نجات می دهند تن نمی داد، بلکه به خصوصی ترین مسائل زندگی می پرداخت.
می گفت:
_ برای خوشایند خانم دوبارژتون، امروز صبح گوشت گوساله ای خورده ام که خودش خیلی دوست دارد، معده ام خیلی درد گرفته. این را می دانم اما همیشه گرفتارش می شوم! دلیلش را برایم می گویید؟
یا اینکه می گفت:
_ دارم می روم زنگ بزنم یک گیلاس آب عسل بخواهم، شما هم یک گیلاس میل دارید؟
یا:
_ فردا سوار اسب می شوم و به دیدن پدرزنم می روم....
آنوره دو بالزاک (۱۸۵۰-۱۷۹۹) نویسنده و نمایشنامه نویس فرانسوی است. بالزاک به واسطه ی شرح بی پرده و دقیق از جامعه ی فرانسه، به عنوان یکی از بنیان گذاران رئالیسم در ادبیات مدرن اروپایی شناخته می شود.
شخصیت های داستان های بالزاک پیچیده و چند بعدی هستند و اشیای بی جان، به خوبی با شخصیت های انسانی همراه و آمیخته می شوند. به گونه ای که پاریس،
به عنوان یک شهر، ویژگی های انسانی می یابد. بالزاک روی بسیاری از نویسندگان هم عصر خود مانند امیل زولا و چارلز دیکنز تأثیر گذاشته است.
آنوره بالزاک، در دوران کودکی اهل مطالعه و پرشور بود که در ساختار بسته ی مدارس آن زمان فرانسه نمی گنجید. او دوران کودکی سختی را گذراند. زیرا روش های تربیتی خاص و البته آزار دهنده ای در آن زمان رایج بود که با سخت گیری اجرا می شد. اراده ی اخلاقی و نگرش خاص درونی او مشکلاتی را در موفقیت او در زندگی و کسب و کار ایجاد کرد. زمانی که او از مدرسه فارغ التحصیل شد در یک دفتر حقوقی مشغول به کار شد. اما اتفاق های غیرانسانی و روند کسالت بار آن موجب شد بالزاک از این کار کناره گیری کند. بالزاک درباره ی تجربه کار در دفتر حقوقی اش گفته بود که این شغل، یک آدم معمولی با روند زندگی عادی و یکنواخت سازد و او تحمل این زندگی را ندارد. او همچنین مشاغلی همچون نشر، چاپ، نقد ادبی، تجارت و..... امتحان کرد، اما در همه آن ها شکست خورد. آنچه او در «کمدی انسانی» یعنی مجموعه ی آثار او می نویسد انعکاسی از دشواری های زندگی شخصی او در همین دوران است. کمدی انسانی مجموعه نزدیک به ۹۰ داستان کوتاه و رمان های او است که در کنار هم می کوشد تصویری همه سویه از جامعه انسانی را به نمایش بگذارد....سرانجام او در سن ۵۱ سالگی، در حالی که تنها ۵ ماه از تنها ازدواج دیرهنگامش می گذشت در پاریس درگذشت.
نسخه الکترونیک این کتاب در فراکتاب عرضه شده است و میتوانید آن را دانلود کنید و یا به صورت آنلاین مطالعه نمایید.
مشخصات کتاب آرزوهای بر باد رفته در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | انتشارات پر |
نویسنده: | اونوره دو بالزاک |
مترجم: | سعید نفیسی |
تعداد صفحه: | 748 |
موضوع: | رمان خارجی، داستان خارجی |
قالب: | الکترونیک و چاپی |