رمانی دیگر از نویسنده رمان تحسین شده ی آخرین انار دنیا
جمشیدخان قصه ی انسان بی خاطره و بی حافظه ی امروز است... انسانی که در عصر آشفته ی پسامدرن، تمام تارهای فکر و ذکرش ازهم گسیخته و هر روز و با هر افت و خیزی و در برخورد با هر مشکلی( همچون سقوط قهرمان قصه ی ما از آسمان) همه ی گذشته اش را به باد فراموشی می سپارد و آدم دیگری متفاوت با آدم دیروز از کار درمی آید...
جمشیدخان حکایت انسان پوشالی و درون تهی این روزگار پوشالی است که با هر بادی از جا کنده می شود و هیچ پناهگاه امن و محکمی سراغ ندارد... حکایت تنهایی بی انتهای انسان معاصر است...
حکایت سرگشتگی در فضای بی کران این جهان و این زمان... قصه ی انسان پادرهوای دوران ماست... انسانی که از بالا شاهد همه ی جنایت هاست، اما کاری نمی کند... نمی تواند کاری بکند...
جمشیدخان قصه ی شخصیت چندپاره ی انسان معاصر است با همه ی پیچیدگی ها و آشفتگی هایش...
جمشیدخان نماد و نمونه ی انسان روزگاری است که شخصیت و کرامت انسانی انسان را پایمال می کند...
کنگره :
PIR3256 /س545ع82 1391
نظر دیگران //= $contentName ?>
کتاب خیلی خوبی بود. هم بخشی از تاریخ رو روایت می کرد و هم از انسانیت گفت و هم داستانگویی ش خیلی شیرین بود. صد...
خوب...
خوب بود...
خوبه...
عالی...