کتاب نسل فاضلاب ها نوشته جبار جمال غریب داستانی عراقی است که توسط رضا کریم مجاور ترجمه شده است. این کتاب توسط انتشارات افراز منتشر شده است.
در آن سال ها هرگز غذای گرم نخوردم. صورتم همیشه بوی گازوئیل می داد. هر بار لاستیک های پنچرشده ی کامیون ها را تعویض می کردم و از این ماشین به آن ماشین می رفتم و در میان راننده ها دست به دست می شدم. گاه راننده ای خسته و کوفته و فرسوده می شد و رانندگی را رها می کرد... گاه راننده ای تصادف می کرد و می مرد... گاه راننده ای حوصله ی سکوت ام را نداشت و مرا به راننده ی دیگری واگذار می کرد... گاه به همراه کامیون به راننده ی دیگری فروخته می شدم.