این کتاب به صورتی است که گویا انسان امروزی با خدا گفتگو می کند. این سبک نوشتار را نویسنده بعد از نظرسنجی فراوان از جوانان، برگزیده است و گروه هدف هم در این کتاب، همان جوانان می باشند، جوانانی که از ادبیاتِ سنگین متن های دینی خسته شده اند و به آن هیچ رغبتی ندارند.
خدا قرآن را برای سعادت ما فرستاده است، وظیفه ما این است که قرآن را بخوانیم و به آموزه های آسمانی آن، عمل کنیم، ما باید مسائل زندگی مادی و معنوی و موضوعات خانوادگی و اجتماعی خود را با قرآن تنظیم کنیم و در پرتو آن حرکت نماییم.
در بخشی از تفسیر آیه 92 - 101 سوره کهف می خوانید:
آنان ذُوالْقَرْنَیْن را گرامی داشتند و از دشمنان سرسختی به نام «یأجوج و مأجوج» به او شکایت کردند و گفتند: «یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد می کنند، آیا ممکن است ما هزینه ای به تو بپردازیم و تو برای ما سدّی درست کنی تا میان ما و آنان مانع شود و آنان دیگر نتوانند به ما آسیب برسانند؟».
ذُوالْقَرْنَیْن در جواب آنان گفت: «آنچه خدا به من عطا کرده است از پیشنهاد مالی شما بهتر است. من نیازی به مال شما ندارم، شما فقط با نیروی انسانی خود مرا یاری کنید تا میان شما و دشمنان شما سدّ محکمی بسازم».
آنگاه دستور داد تا قطعات بزرگ آهن را میان دو کوه قرار دهند، این گونه بود که میان آن دو کوه از آن قطعات آهن پر شد. سپس به آنان گفت: «در اطراف آن آتش بیفروزید و در آن بدمید» ...
کنگره :
BP98/خ36ت7 1300
کتابشناسی ملی :
3657123