در این مقاله چند کتاب شهدا برای نوجوان را معرفی میکنیم. اکثر این کتابها پرفروش هستند و چندین بار تجدید چاپ شدهاند.
کتاب مذهبی برای نوجوانان دختر
کتاب های شهدا برای نوجوان در دسته کتابهای مذهبی قرار میگیرند.
کتاب حوض خون
کتاب حوض خون به نگارش فاطمه سادات میرعالی روایتی شفاهی از رخت شویی زنان اندیمشک در دوران دفاع مقدس می باشد و توسط انتشارات راهیار به چاپ رسیده است.
انتشارات راهیار، کتاب حوض خون را به عنوان سومین کتاب از مجموعه «پشتیبانی جنگ» و چهارمین عنوان مجموعه «زنان انقلاب» چاپ کرده است. هر دو موضوع راوی خاطرات شفاهی روزهای مبارزه در دوران دفاع مقدس است. دو دفتر تاریخ شفاهی اندیمشک و واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با همکاری یکدیگر این اثر را به وجود آوردند. و سعی بر این دارند، به تاریخ زیربنای فرهنگی انقلاب اسلامی بپردازند که برای رشد تفکر انقلابی در میان مردم به ویژه جوانان ضروری است. چرا که انقلاب اسلامی برای حیات خود در عرصههای مختلف نیاز به فرهنگ موجبه انقلاب دارد و فرهنگ انقلاب تنیده در تاریخش، و همراه با زندگی مردم و روایت مردم از آن دوران است که خود موجب باز تولید فرهنگ خواهد شد.
کتاب حوض خون روایت 64 زن غیور ایرانی درباره فعالیت شان در بخش رختشویی البسه رزمندگان دفاع از میهن اسلامی، آن روزهایی که شجاعت وغیرت بجای یاس و نا امیدی در وجودشان جوانه زد. این اثر با تلاش خانم ها فاطمه سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتیپور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی به رشته تحریر درآمده است.
کتاب حوض خون میتواند دیدگاه شما را درباره جنگ متحول کند و تاثیر بسزایی در قلب و ذهن شما به یادگار بگذارد. زنان شاخص این کتاب، با فداکاری و ایمانی که برای کمک به کشورشان داشتند، روزها و شب ها به شستن و بسته بندی لباس ها پرداختند.
سوژهای مشترک و روایتهای متفاوت دربارهی زاویهی دید هر یک از راویان داستان، بر جذابیت و گیرایی این کتاب افزوده است. این شصت و چهار راوی از تجربهی واقعی خود و مواجهی مردم اندیمشک با جنگ و مقاومت در برابر دشمن در جنگ تحمیلی ایران و عراق سخن میگویند. پرهیز از بزرگنمایی، واقعی بودن اتفاقات، موقعیت متفاوت راویان و نحوهی حضور هریک از آنها در رختشورخانه، ایثار و همدلی و وحدت مردم اندیمشک را بهخوبی نشان میدهد. حوض خون داستان اولین مواجهی مردم اندیمشک با جنگ است. در بخش ضمیمه کتاب، تصویر این بانوان به همراه تصاویری از فعالیتهای آنان در دفاع مقدس، شهدای منتسب به آنها و همچنین بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به عنوان محل رختشویی البسه رزمندگان آمده است.
حوض خون
خلاصه کتاب حوض خون
کتاب «حوض خون» با تصاویر و نوشتار دلنشینش بخش کمتر دیده شده جنگ را از زبان زنانی بیان می کند که در رختشور خانه پشت جبههها با ترس، دلهره و نا امیدی مبارزه کردند و یاد شهیدان شهر اندیمشک را زنده نگه داشتهاند. بانوانی که با وجود همه سختیها و دردهایی که دیدهاند و تکههای بدن شهدا را با دستان خود لمس کردهاند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخیها، از شستن لباس رزمندهها به زیبایی یاد میکنند. هم اکنون نیز پای ثابت فعالیت های انقلابی هستند.
داستان هر شخص در مواجه با دشمن متفاوت بیان می شود و با وجود مشکلات فراوان راه نجات خود را در ترک شهر نمی بینند و کمر همت به کمک و پشتیبانی رزمندگان اسلام میبندند. راویان به حوادث تلخ آن روزها می پردازند؛ یکی خانهاش در بمباران ویران میشود؛ یکی دیگر خانواده اش را از زیر آوار بیرون میکشد؛ مشکلاتی که هرکدام بهانهی خوبی برای ترک رختشورخانه و حتی اندیمشک است؛ اما در نهایت جبهه رختشورخانه را خالی نمیکنند و آنچه میماند احساس مسئولیت و همدلی این زنان است. کتاب ۵۰۴ صفحهای حوض خون بخش کوچکی از جان فشانی زنان این سرزمین می باشد.
در بخش مقدمه کتاب می خوانیم
«اولِ مصاحبه ها درد و زجرشان توی ذهنم پر رنگ بود، اما انتهای مصاحبه وقتی متوجه می شدم هنوز حاضر هستند پای انقلاب جان بدهند، وقتی تلاش می کردند راهی برای شستن لباس های رزمندگان جبهه مقاومت پیدا کنند و بعضی از آن ها از من می پرسیدند «راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمنده ها رو بشوریم؟»، معادلات ذهنم درباره اینکه افرادی زجر کشیده هستند به هم می خورد. خانم های رخت شویی با وجود همه سختی ها و دردهایی که دیده اند و از نزدیک تکه های بدن شهدا را لمس کرده اند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخی ها، از شستن لباس رزمنده ها به زیبایی یاد می کنند. اگر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیت های انقلاب نبودند.» یادم هست برای هشتمین جشنواره عمار در اندیمشک، همین خانمها پای کار آمدند و روز افتتاحیه، خودجوش برای افراد شرکت کننده آش درست کردند. پای دیگهای آش صلوات میفرستادند و شعار میدادند و این حس وحال، تجلی روزهای رختشویی بود.
حوض خون کجاست
داستان این کتاب در بیمارستان شهید کلانتری در شهر اندیمشک اتفاق می افتد. که سالها بعد میزبان دوازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «حوض خون» می باشد. که سالهاست جای خود را به کارخانه تراورس بتن داده است.
کتاب از چنده لا تا جنگ
کتاب از چنده لا تا جنگ، خاطرات شمسی سبحانی با تدوین گلستان جعفریان است. کتاب بخش اندکی از خاطرات هشت ساله دفاع مقدس و ایثارگری زنان ایرانی است که دوش به دوش مردان از مملکت و کشور خود دفاع کردند. روای در این کتاب به نقل خاطراتی توام با امید و تلخی و سایه روشن هایی از دوران کودکی، مبارزات انقلابی، دوران آموزش امدادگری در بیمارستان و حضور خود در مناطق جنگی جنوب پرداخته است.
راوی خاطرات که در آغاز جوانی، به جریان مبارزان انقلاب پیوسته و در تظاهرات و پخش اعلامیه و مبارزه با رژیم شاه فعالیت داشته، پس از پیروزی انقلاب و آموزش دوره های امداد و نظامی و تبلیغاتی، وارد سپاه می شود، سپس به مناطق نا آرام و پر هیاهوی کردستان اعزام می شود. وی در بیمارستان های سنندج و کرمانشاه و گروه های امداد مناطق پر خطر انجام وظیفه می کند.
پس از آن، با آغاز جنگ تحمیلی به اهواز و اندیمشک می رود و در بیمارستان های این شهرها به کمک مجروحان می شتابد و در واقع از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تا اواخر سال1364 در مناطق جنگی جنوب، به عنوان نیروی داوطلب به امدادرسانی مجروحان جنگی می پردازد. شمسی سبحانی در این اثر به ذکر خاطرات خواندنی اش از حضور در کردستان و مناطق جنگی جنوب و عملیات های؛ فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، والفجر مقدماتی و والفجر یک پرداخته است.
آنچه این اثر واقعی را خواندنی تر می کند، تدوین خاطرات یک پرستار جنگ، از نوجوانی تا دوران هشت سال دفاع مقدس، به وسیله یک زن است که به خوبی در جای جای کتاب فضای زنانه محسوس است. علاوه بر این، مجموعه این خاطرات داستانی و جذاب و به سادگی بیان شده و نویسنده از زیاده گویی پرهیز کرده است.
در این اثر 185 صفحه ای، آن قدر خاطرات مستند و واقعی بیان و چنان به جزئیات پرداخته شده است که خواننده تصویر ماجرا را مانند فیلمی داستانی در ذهن خود بازسازی می کند. «از چنده لا تا جنگ» بازگویی جریان دوستی ها و رفاقت ها و ارتباط بین پرستاران و ارتباط با رزمندگان، همچنین غم ها، شادی ها، تحولات و ازدواج آن ها در جبهه های جنگ تحمیلی است و چنان جذاب تنظیم شده که خواننده را تا پایان با خود همراه می کند.
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان خرید کتاب چاپی و نسخه الکترونیکی کتاب از چنده لا تا جنگ با تخفیف ویژه فراهم شده است و شما می توانید این اثر را از این سایت تهیه کنید.
از چنده لا تا جنگ
کتاب دا
کتاب «دا» در بین آثاری که درباره نقش زنان و رنجها و مصائب آنها صحبت کرده بسیار مورد توجه قرار گرفته و شناخته شده است. این کتاب نوشته سیده اعظم حسینی خاطراتی پرکشش از روزهای آغازین حمله دشمن به خرمشهر را روایت میکند؛ حوادثی پر از کشمکش از حضور زنان و دختران جوان و بااراده در میانه جنگ.
داستان کتاب بهطور خلاصه به این شرح است که «زهرا حسینی» (شخصیت محوری داستان) به همراه خانواده در بصره به سر میبرد و پدرش به وسیلۀ حزب بعث عراق دستگیر و زندانی شده است. چندی بعد خانواده تصمیم میگیرند که از بصره خارج شوند. آنها پس از خروج از بصره به خانۀ داییحسین، که در خرمشهر ساکن است میروند و در همانجا متوجه میشوند که پدر نیز چندی است از زندان آزاد شده و پس از گذشتن از مرز با پای پیاده اکنون در خانۀ دایی مستقر است. یافتن سرپناه و سختیهای مالی از همینجا آغاز میشود. پدر به دهلران میرود و آنجا نیز به جرم شرکت در یک بمبگذاری در پایگاه مرزی دستگیر میشود. به این ترتیب هم در ایران متهم شده و هم در عراق، بنابراین یافتن کار مناسب برایش دشوار میشود. کتاب حاضر حاوی خاطراتی از سیده «زهرا حسینی» و روایتی است از روزهای مقاومت وی و خانوادهاش در خرمشهر و حوادث پس از آن.
این کتاب از جهت نگاهی جزئی نگر نویسنده مورد توجه بسیاری قرار دارد. نویسنده تلاش کرده خاطرات سید زهرا حسینی را که از کردهای پله زرین آباد استان ایلام است به تصویر بکشد. عنوان اثر «دا» (در گویش محلی به معنی مادر) هم یادآور مقاومت مادران ایرانی در دوران جنگ تحمیل است.
دا
کتاب دختری کنار شط
کتاب دختری کنار شط به نویسندگی عبدالرضا سالمی نژاد می باشد و انتشارات فاتحان آن را منتشر کرده است.
بررسی زندگی شهید مریم فرهانیان ، پرداخت یک شخصیت ماجراجو و یا انسانی حادثه ای نیست تا انتظار داشته باشیم، حوادث و رویدادهای ناگفته ای در این کتاب بخوانیم. او حتی یک فرمانده نظامی یا طراح نقشه های عملیاتی نیز نمی باشد تا از این منظر بتوان به توانمندی های فردی و استعدادهای خدادادی مردان جنگ بنگریم.
مریم حتی یک رزمنده معمولی نیست که در برخورد مستقیم با دشمن با او خاطراتی ناب و کم تکرار از جنگ را مرور کنیم. بلکه او دختری 22 ساله است که در سالهای آغازین جنگ با انفجاری ساده در مکانی غریب به شهادت می رسد بی آنکه کسی آخرین لحظات او را به تصویر بکشد.
اما آنچه که نگارنده را بر این داشته تا زندگی این شهید مقدس را دنبال کند و خواندنش را با تمامی کاستی ها به دختران جوان توصیه نماید، فرآیند پختگی، کمال و شکوفایی یک دختر جوان مسلمان است که راه طولانی عرفان صد ساله را در میان بُرترین مسیر می پیماید.
… بالای پشت بام یک اتاقک بود که آن را با مهدی تبدیل به کتابخانه کرده بودند، می رفت و توی گرمای سخت آبادان، آنجا می نشست و درس می خواند. مثل بچه های لوس امروز هم نبود که درس می خوانم، تقویتم کنید و برای غذا خوردن، ادا در بیاورد. بقدری قانع بود که حد نداشت. یک بار آمد خانه ما ، من تازه زایمان کرده بودم بر حسب تصادف من آن روز نان نداشتم. مریم پرسید: چته؟ چرا داری تاب می خوری؟
گفتم: نون نداریم. می خواهم برایت برنج بگذارم.
گفت: حوصله داری؟
یادم نمی رود که یک مشت نان خشک داشتیم، نشست و همان ها را با چنان اشتهایی خورد ، انگار که بهترین نان را توی سفره گذاشته ام. یک ذره قید و بندهای این جوری نداشت.
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان خرید نسخه الکترونیکی دختری کنار شط فراهم شده است و شما می توانید این اثر را از این سایت تهیه کنید.
دختری کنار شط
کتاب فرنگیس
کتاب فرنگیس شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال ۱۳۴۱ است. در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به محل تولد فرنگیس، مردم به درههای اطراف فرار میکنند.
فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند.
اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب فرنگیس
بخش ناگفته و بااهمّیّتی از حوادث دوران دفاع را به مناسبت شرح حال این بانوی شجاع و فداکار، در این کتاب میتوان دید. بانو فرنگیس دلاور با همان روحیّهی استوار و پُرقدرت، و با زبان صادق و صمیمی یک روستایی، و با عواطف و احساسات رقیق و لطیف یک زن، با ما سخن گفته و منطقهی ناشناخته و مهمّی از جغرافیای جنگ تحمیلی را با جزئیّاتش به ما نشان داده است. ما از روستاهای مرزی در دوران جنگ و مصائب فراوان آنان و آوارگیها و گرسنگیها و خسارت های مادّی و ویرانیها و داغ عزیزان آن ها، هرگز به این وضوح و تفصیلی که در این روایت صادقانه آمده است، خبر نداشتیم؛ و نیز از فداکاری جوانان آنان که در شمار اوّلین شتابندگان به مقابله با دشمن مهاجم بودند. ماجرای قتل و اسارت دشمن به دست این بانوی دلاور هم که خود یک داستان مستقل و استثنائی است که نظیر آن فقط در سوسنگرد، در همان اوان، اتّفاق افتاده بود. بانو فرنگیس را باید بزرگ داشت و از نویسندهی کتاب -خانم فتّاحی- بهخاطر قلم روان و شیوا و هنر مصاحبهگیری و خاطرهنویسی، باید بسیار تشکّر کرد.
نسخه چاپی، الکترونیکی و صوتی کتاب فرنگیس در فراکتاب موجود می باشد.
فرنگیس
کتاب دختر شینا
کتاب دختر شینا به روایت زندگی خانم قدم خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی (به عبارت بهتر، سردار شهید حاج ستار همدانی) می پردازد. نویسنده کتاب دختر شینا، خانم بهناز ضرابی زاده می باشد و این کتاب توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
رمان دختر شینا در واقع داستانی بلند از ازندگی قدم خیر محمدی و همسر شهیدشان است. نویسنده در خلال پرداختن به فعالیت ها و زندگی خانم محمدی و همسرشان، نقش بانوان در 8 سال دفاع مقدس را به وضوح بیان می کند. اسم کتاب دختر شینا، برگرفته از لقب قهرمان داستان (خانم قدم خیر محمدی) در زمان کودکیشان می باشد. اهالی روستای ایشان به مادر خانم محمدی که شیرین نام داشتند، به اختصار شینا می گفتند و خانم محمدی که تتقاری خانواده و سوگلی بودند، دختر شینا نام گرفتند. نویسنده رمان دختر شینا با قلم بسیار روان و دلنشین به بیان داستان زندگی خانم محمدی و همسر شهیدشان (شهید حاج ستار همدانی) می پردازد و از گفتن جزئیات نیز هیچ ابایی ندارد، با وجود پرداختن به جزئیات نه تنها از کیفیت کتاب کاسته نشده و آن را حوصله سر بر نکرده، بلکه بر جذابیت آن نیز افزوده است.
تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب دختر شینا
این کتاب چنان با واقعیات جامعه زمان جنگ تطبیق داشته و به خوبی مشکلات و رشادتهای مردان و زنان مدافع وطن و اسلام رو روایت کرده که مقام معظم رهبری بر مطالعه آن تاکید کرده اند و تقریظی نیز بر آن زده اند.
متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب دختر شینا بدین شرح است:
بسمهتعالی
رحمت خدا بر این بانوی صبور و باایمان؛ و بر آن جوان مجاهد و مخلص و فداکاری که این رنجهای توانفرسای همسر محبوبش نتوانست او را از ادامهی جهاد دشوارش باز دارد.
جا دارد از فرزندان این دو انسان والا نیز قدردانی شود.
شهریور ۹۱
خلاصه کتاب دختر شینا
دختر شینا در خانواده ای در یکی از روستاهای رزن همدان به نام قایش به دنیا آمد. در همان زمان هایی که دختر داشتن چندان خوشایند خانواده ها علی الخصوص پدر خانواده نبود، همان زمان هایی که نام آخرین دختر را خانم بس می گذاشتند، یعنی دیگر دختر بس است. دختر شینا به دنیا آمد و به خاطر خیر و برکتی که همراه خود آورد، از طرف پدر و دیگر اعضای خانواده مورد مهر و محبت و توجه خاص قرار گرفت و بجای خانم بس، نام قدم خیر را روی وی گذاشتند.
در دوران کودکی و نوجوانی برعکس دیگر دختران خانواده، دست به سیاه و سفید نمی زدند و به نوعی می شود گفت، شاهزاده ای زندگی می کردند، چون مورد توجه پدر و مادر بودند. در همین اثنا سر و کله خواستگاری پیدا می شود، با وجود مخالف عجیب پدر برای ازدواج دخترش که بهانه کوچک بودن او را می آورد، خواستگاری صورت گرفت و کم کم دیگر وقت آن شده بود که سوگلی باید خانه را ترک کند و به خانه شوهر برود. دوران نامزدی جالب و پرهیجانی را طی می کند، ( از نامه نوشتن و دیدارهای نامزد و خجالت های قدم خیر که این ابهام را برای نامزدش بوجود آورد که آیا مرا دوست دارد؟) نویسنده چنان این لحظات را توصیف می کند و به نگارش در می آورد که تا مدت های مدید از ذهن خواننده خارج نمی شود، جزئیاتی از مراسم عروسی و تولد فرزند اول و… وحتی مکانها.
فرزند اولشان در زمان شاه به دنیا می آید و داستان های خود و رنج نبودن های همسر هنگام وزن حمل را دارد. در این زمان ها شهیدابراهیمی درگیر پخش اعلامیه و کارهای انقلابی بودند، قدم خیر از نبود همسر در کنار خود بسیار ناراحت بودند و ناراحتی های خود را هم ابراز می کردند ولی به گونه ای نبود که بخواهند مانع کار ایشان شوند. لحظات سخت و پر مشقتی را تحمل می کردند. همسرشان تقریبا زمان به دنیا آمدن هیچ کدام از فرزندانشان نبودند، زمان انقلاب در گیر کارهای انقلابی و زمان جنگ، در کارهای جنگ و عملیات و… بودند. قدم خیر در سرمای شدید همدان، باردار، فرزندان کوچک، یا پارو به دست می گرفت و برف ها را از پشت بام یا جلوی خانه پارو می کردد و یا پیت نفت تا به صف دریافت نفت برود.
از کسی هم روی کمک گرفتن را نداشت، البته همسایه ها هر زمان متوجه می شدند به کمک او می آمدند. سردار شهید ستار همدانی، هر زمان به خانه می آمدند سعی می کردند که نبودن های خود را جبران کنند، از خرید مایحتاج گرفته تا بازی با بچه ها و محبت کردن به همسر ولی خوب جنگ است و کاری واجبتر پیش رو، شرع حکم جهاد را داده بود که اگر امثال ایشان به جنگ نرفته بودند، معلوم نبود چه بر سر ایران و ایرانی می افتاد.
دختر شینا
کتاب زندگی نامه شهدا
در ادامه مقاله کتاب شهدا برای نوجوان، چند کتاب زندگینامه شهدا را معرفی میکنیم.
کتاب رسول مولتان
کتاب رسول مولتان، به واقع «مقتل مولتان» است، بیان مظلومیت ها و محرومیت شیعیان در خارج از ایران و مظلومیت مضاعف تر برای افرادی چون شهید رحیمی ها که در نقطه اوج گمنامی و تهمت های داخلی و تهدیدهای خارجی فی سبیل ا… برای اعتلای الله جانفشانی کرده اند و همسر بزرگوار این شهید زینب گونه از راه و هدف شهید دفاع کرده است و این اثر هم در راستای بیان اهداف راه شهید و ادامه این راه بیان شده است.
محتوای کتاب رسول مولتان از زبان خانم مریم قاسمی زهد بیان می شود و به حق ایشان از امانتی که از شهید بزرگوار سید محمدعلی رحیمی در دل و جانشان داشتند جانانه دفاع و به درستی بیان کردند.
سیر کتاب از آشنایی و سپس ازدواج و کار فرهنگی در ایران، هندوستان، افغانستان و مولتان پاکستان و شهادت شهید رحیمی را در برمی گیرد و نوع بیان و روابط مذهبی و دینی حاکم بر زندگی هیجده ساله این زوج در واقع انعکاس یک نوع سبک زندگی اسلامی را مطرح می کند که لازم است تمامی افراد علاقه مند به آشنا شدن با الگوهای زندگی قرآنی و معنوی کتاب شریف «رسول مولتان» را مطالعه کنند.
به عبارت دیگر، دختران و پسران ایرانی بایستی با مطالعه کتاب رسول مولتان با داشته ها و سرمایه های معنوی ایران اسلامی آشنا شوند.
برشی از متن کتاب رسول مولتان
«یادم نیست چند بار مسیر بین دفتر علی و راهرو را رفتیم و بدنهای خونی را دیدیم و برگشتیم. میآمدم خانه و با خودم فکر میکردم صحنههایی که دیدم، واقعیت ندارد. برمیگشتم تا دوباره ببینم و مطمئن شوم. طفلک مهدی هم پا به پای من میآمد. حیران و سرگردان، پای برهنه روی خونها، بین بدنهای بیجان راه میرفتیم و برمیگشتیم خانه…»
رسول مولتان
کتاب عشق هرگز نمی میرد
زندگینامه خانم پروین سلگی به عنوان همسر جانباز شهید سردار حاج میرزامحمد سلگی را در بر گرفته است. این کتاب را مونا اسکندری نویسندگی و انتشارات سوره مهر آن را روانه بازار نشر کرده است.
این کتاب زندگینامه پروین سلگی همسر جانباز شهید سردار حاج میرزامحمد سلگی است. کتاب در 17 فصل تنظیم شده است و در آن مراحل مختلف زندگی پروین سلگی از سالهای قبل از انقلاب گرفته تا ازدواجش با شهید میرزا محمد سلگی و وقایع دفاع مقدس گفته میشوند.
خلاصه کتاب صوتی عشق هرگز نمی میرد
کتاب عشق هرگز نمی میرد، زندگینامهٔ «پروین سلگی» را به عنوان همسر جانباز شهید سردار حاج میرزا «محمد سلگی» در بر گرفته است. مونا اسکندری به بیان زندگی و خاطرات این شخص در ۱۷ فصل پرداخته است. این اثر صوتی مراحل مختلف زندگی پروین سلگی از خاطرات کلاس پنجم و سالهای پیش از انقلاب تا ازدواجش و وقایع جنگ میان ایران و عراق را در بر گرفته است. زندگی و سرگذشت این همسر شهید، از زبان خودش روایت شده است. فصل دوم کتاب به دورهٔ نوجوانی پروین پرداخته است؛ دورهای که با آغاز شکلگیری انقلاب ۱۳۵۷ مصادف است. گفته شده است که هر روز تجمع و اعتراضات علیه شاه بیشتر و بیشتر میشد و نهاوند، محل زندگی پروین ناآرامتر.
اعضای خانواده ی پروین در تظاهرات شرکت میکردند و حتی برخی از آنها به دیگر شهرها هم تبعید شده بودند. پروین میخواست در تظاهرات شرکت کند، اما مادرش به او اجازه نمیداد. در فصلهای بعدی کتاب عشق هرگز نمیمیرد، میرزا به خانوادهٔ پروین نامهای مینویسد. کسی به غیر از پروین برای پاسخدادن به آن نامه سواد نداشت. پروین مینویسد. این نامهنگاریها ادامه پیدا میکند تا اینکه بالاخره میرزا که سربازیاش تمام شده بود، سر و کلهاش پیدا میشود. میرزا که با برادرش آمده بوده، از پروین خواستگاری میکند و او را با خودش به روستایشان میبرد. مدتی پس از جشن عروسی، میرزا برای پیداکردن کار به تهران میرود. از آن به بعد بین تهران و نهاوند در رفت و آمد است. در ادامه، پروین از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ خبردار میشود. در شهریور سال بعد اولین فرزندِ او و میرزا متولد میشود. میرزا به محکمشدن پایههای انقلاب کمک میکند.
پس از اینکه خبر شروع جنگ با عراق را میشنود، راهی جبهه میشود. پروین به پایگاه مسجد میرود تا مثلِ میرزا به جبهه کمک کند. این کتاب در ادامه به وقایع جنگ ایران و عراق و عشق پروین و میرزا میپردازد. نویسنده گفته است که خاطرات این کتاب، مستندمحور هستند و علاوه بر اینکه تاریخها، مکانها و دیگر موارد با تحقیق فراوان در کتاب درج شده، برای برخی اتفاقات، با چند شاهد دیگر نیز مصاحبه شده است.
دا
کتاب رویای بیداری
کتاب رویای بیداری نوشته ی نسرین پرک، روایت گر خاطرات شفاهی خانم زینب عارفی همسر شهید مدافع حرم مصطفی عارفی است.
گزیده کتاب رویای بیداری
یک روز آقامصطفی با سه تن از دوستان بسیجی اش به نام های جواد کوهساری، محمد اسدی و محمد جاودانی آمدند خانه. درباره ی درگیری های عراق و سوریه صحبت می کردند. از رفتن می گفتند. قبلا من و آقامصطفی مفصل درباره ی این موضوع صحبت کرده بودیم. آقامصطفی مصمم بود به رفتن، اما من هنوز تردید داشتم. آقامصطفی و دوستانش روی مبل های داخل هال نشسته بودند و من توی آشپزخانه بودم. سماور را روشن کردم و تا جوش آمدن آب داخل سماور، لیوان ها و قندان ها را توی سینی چیدم. سینی چای را گذاشتم روی اُپن و خودم رفتم داخل اتاق. در را کمی باز گذاشتم تا صدای آن ها را بشنوم.
آقامصطفی می گفت: «به نظر من ما نباید به عنوان یک نیروی عادی آموزش ندیده بریم. نیرویی که فقط بتونه تفنگ دستش بگیره، رفتنش تأثیر چندانی نداره. ما باید اول دوره های آموزشی رو ببینیم، بعد از خود عراقی ها نیروی داوطلب جمع کنیم و بهشون آموزش بدیم.»
آقای کوهساری خندید: «هنوز که هیچ ارگانی قصد بردن ما رو نداره. بسیج هم که با ما همکاری نکرد.» آقای اسدی گفت: «ارگان مُرگان که نه، ولی شنیدم مامان جونت بلیط یک طرفه به سرزمین رؤیاها برات گرفته!»
آقای جاودانی گفت: «مبارکه رفیق، از آقای اسدی جلو زدی.» آقای اسدی گفت: «فقط جهت اطلاع دوستان، خانواده برای آقازاده شون کت و شلوار خریدن، قراره به زودی ایشون متحول! ببخشین متأهل بشن!»
آقامصطفی گفت: «من موندم این بَشر به اضافه ی اون دو تا بَشر دیگه ای که اینجا نشستن چرا تن به ازدواج نمیدن؟ به خصوص جناب کوهساری عزیز که اخیرا پدر محترم شون یک ماشین صفر براش خریده و یک طبقه از خونه رو هم به نامش زده، برادر عزیز شما از بیست و چهار سالگی می تونستی زن بگیری و نگرفتی تا الان چهار پنج سال تأخیر داری، بجُنب دیر می شه.»
برای خرید کتاب رویای بیداری می توانید با مراجعه به سایت یا نرم افزار فراکتاب، آن را سفارش داده و از خواندن یکی از بهترین رمان ها لذت ببرید.
رویای بیداری
کتاب در حسرت یک آغوش
می گویند شهادت هنر مردان خداست، اما جانبازی نیز مدال افتخاریست که کم از شهادت نیست و نگهداری از این جانبازان عزیز چه صبری می طلبد. کتاب در حسرت یک آغوش خاطرات بانویی است که عاشقانه از همسر جانبازش 34 سال پرستاری کرد. خاطرات شفاهی زهرا رحیمی همسر جانباز شهید سید محمد موسوی
گزیدهای از کتاب در حسرت یک آغوش
هنوز روزهای اول شروع ساخت خانه بود که از بنیاد شهید اطلاع دادند محمد هم یکی از اعضای تیم اعزامی به آلمان است. بلاتکلیف بودم که باید خوشحال باشم یا ناراحت. گاهی خوشحال میشدم و میگفتم شاید سید برود و آن جا بتوانند گلولهای را که شش سال زیر نخاع گردنش جا خوش کرده، درآورند و از این شرایط خلاص شود، گاهی هم ناراحت میشدم به خاطر دوریاش. خیلی این حس دوگانهام را با او در میان نمیگذاشتم، اما خودش بیشتر موافق رفتن بود. پیشنهاد رفتن به آلمان امیدی دوباره را در دلم ایجاد کرده بود. امیدی که چند ماهی میشد به دلم رخنه نکرده بود.
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان تهیه کتاب حسرت یک آغوش بصورت الکترونیکی و کتاب چاپی آن فراهم شده است و شما می توانید این اثر را در قالب هرکدام از این 2 حالت تهیه کنید.
در حسرت یک آغوش
بهترین کتاب های مذهبی برای نوجوانان
همانطور که قبلا اشاره کردیم کتابهای شهدا در دسته کتابهای مذهبی قرار میگیرند.
کتاب پایی که جا ماند
کتاب پایی که جا ماند، یادداشت های روزانه سیدناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق است که نویسنده آن ها را روایت میکند. پسر 14 سالهای که به جنگ میرود و 16 سالگی در حالی که یک پایش قطع شده و به رگ و پوستی بند است، اسیر میشود… .
این کتاب توسط انتشارات سوره مهر در 15 فصل منتشر کرده است.
سیدناصر حسینی پور نویسنده کتاب پایی که جا ماند ، این اثر را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.
درباره کتاب پایی که جا ماند
سیدناصر 14 ساله است که به جبهه می رود و 16 ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی ها درمی آید؛ در حالی که دیده بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می کند.
وقتی اسیر می شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل.
او تمام چیزهایی که دیده و شنیده است را در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامه ها و کتاب های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، به صورت رمزنگاری شده می نویسد و در لوله عصایش جاسازی می کند.
حسینی پور در شهریور سال 1369، در بیمارستان 17 تموز، یادداشت هایش را در دفتر کوچکی که تنها 20 برگی دارد مینویسد و در میان بانداژ پای مجروحش به ایران می آورد.
او به روایت اتفاقاتی که در جبهه و دوره اسارت گذرانده، پرداخته است، همچنین به شهادت همرزمانش، رفتار خشونت آمیز عراقی ها با اسرای ایرانی و حتی اسیران مجروح از جمله خود او (مثل شلیک دو گلوله به پاهای مجروحش)، عدم رسیدگی به مجروحیت شدید پایش تا جایی که پایش عفونت می کند و کرم ها روی همه بدنش به حرکت درمی آیند و نهایتاً عراقی ها پایش را قطع می کنند و جلوی پیشرفت عفونت گرفته می شود.
او در بازداشت گاه های مختلف مورد ضرب و شتم قرار می گیرد و بازجویی می شود ولی هرگز به عقایدش پشت نمی کند. در آبان ماه سال 1366، در سالگرد شهادت برادرش، سید هدایت الله، می داند که خانواده برای هر دوی آن ها مراسم برگزار کرده اند.
چند روز مانده به آزادی اش می شنود که بازرسان سازمان صلیب سرخ قرار است برای نام نویسی آن ها بیایند! سیدناصر جزو بیست هزار اسیر ایرانی در تکریت است که مفقود الاثر و از حقوق اسیر جنگی بی بهره اند.
روز پنجشنبه 22 شهریور 1369، اتوبوسی سید ناصر و اسرای دیگر را به فرودگاه بغداد می برد و آنجا سوار هواپیما شده و عازم ایران می شوند.
بخشی از متن کتاب پایی که جا ماند
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای 45 درجه بود.
دشمن با شلیک گلولههای دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جادهٔ خندق و جادههای عقبه و پشتیبانی ما از جمله جادههای سیدالشهدا، بدر قمربنیهاشم، صاحب الزمان، شهید همت و جادهٔ جدیدالاحداث شفیعزاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد.
در اینجور مواقع دشمن جادهها، سنگرهای فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبارهای ادوات و توپخانه را با گلولههای دودزا نشانهگیری میکرد، دیدهبانهای عراقی محل اصابت گلولهها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر میکردند.
آنطور که بچههای اطلاعات قرارگاه میگفتند، عراقیها روبهروی جزیرهٔ مجنون فقط 130 کاتیوشا در خط دومشان مستقر کرده بودند.
متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب پایی که جا ماند
این هر دو نوشته، گویا، پر سوز، دردمندانه و هنرمندانه است. دست این عزیزان درد نکند که درد دل غریبانه ی یک شهر ، بلکه یک ملت را چنین پرمهر و دلسوز ، روایت می کنند.
تاریخ ما بعدها نه فقط خرمشهر و جوان ها و پدر و مادرهای مقاوم آن را، که این دل ها و وجدان های بیدار و حق جو و حق گو را نیز، ستایش خواهد کرد که نگذاشتند قصه جهادی به آن عظمت در لابه لای یاو ه گویی ها و هرزه درایی های زمانه گم شود. درود بر بهبودی ها و سرهنگی ها.
سوم رمضان 1412 – 18 اسفند70
پایی که جا ماند
داستان دفاع مقدس برای نوجوانان
در بین کتابهای دفاع مقدس، کتابهای بسیاری هستند که با درونمایه داستان نگاشته شدهاند.
معرفی کتاب شطرنج با ماشین قیامت
کتاب شطرنج با ماشین قیامت یک اثر فلسفی اجتماعی درباره ی سه روز از زندگی یک بسیجی هفده ساله در شهری است که توسط عراقی ها محاصره شده است.
او دیده بان توپخانه است اما به رغم میل باطنی اش مسؤولیت وانت غذا به او محول می شود و او باید علاوه بر غذارسانی به رزمندگان، به سه نفر از آدم های عجیب و غریبی که شهر را ترک نکرده اند هم غذا بدهد. عراقی ها به سیستم رادار پیشرفته ی عربی مجهز شده اند و او به دنبال آن می گردد. این سیستم رادار همان ماشین قیامتی است که نویسنده برای یافتن آن با استناد به سه قسمت از کتاب مقدس قرآن، انجیل و تورات، فلسفه ی آفرینش انسان و زندگی اش در آخرت را از دیدگاه یک بسیجی نوجوان، روسپی زمان شاه و مهندس بازنشسته ی پالایشگاه آبادان که ترکیبی از گناه و بی گناهی، سادگی و مکاری و تقدس و کفر هستند، بازخوانی می کند.
کتاب شطرنج با ماشین قیامت نگاه جدید و نوگرایانه به مقوله دفاع مقدس دارد و بیانگر این است که دفاع مقدس زمینه های رشد نسلی را به وجود آورده است. پال اسپراکمن نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتجرز امریکا این رمان را به انگلیسی ترجمه کرده است. هم اکنون این رمان در رشته زبان و ادبیات فارسی برخی از دانشگاه های آمریکا تدریس می شود. گفتنی است این کتاب به زبان های عربی و فرانسه نیز ترجمه شده است.
حبیب احمدزاده ۲۷ مهرماه سال ۱۳۴۳ در آبادان متولد شد. پدرش از اهالی دلوار در شهرستان تنگستان است. احمدزاده فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر تهران و دکترای پژوهش هنر در دانشگاه تربیت مدرس است. او از جمله فعالان در عرصه ادبیات و هنر پایداری بوده و تا کنون دو کتاب و چندین فیلمنامه در این زمینه نگاشته است.
احمدزاده در دوران جنگ به عنوان یک دیده بان، روزانه 10 ساعت مواضع خودی و دشمن را زیر نظر داشته و ذهنی تصویری از جنگ دارد. او از جمله فعالان در عرصه ادبیات و هنر پایداری بوده و تا کنون چندین اثر داستانی و فیلمنامه نگاشته است.
گزیده کتاب شطرنج با ماشین قیامت
خنکی آب وضو داشت حالم را جا می آورد که ناگهان صدای ساییده ی شدن دو جسم فلزی بلند شد. این جور صداها، موهایم را سیخ می کرد. با این حال، گوش هایم را تیز کردم. جهت صدا از پشت انبوه بلوکهای بتونی ای می آمد که چند روز پیش، برای سنگر سازی لبه ی اسکله، از قرارگاه فرستاده بودند. هنوز میلگردها ی را که باید از سوراخ های تعبیه شده در این بلوک ها رد می شد و آن ها را به هم متصل می کرد؛ نرسیده بود. برای همین هم، بی مصرف، بر روی هم تل انبار شده بودند.
نسخه چاپی و الکترونیکی کتاب شطرنج با ماشین قیامت در فراکتاب موجود می باشد.
شطرنج با ماشین قیامت
سفر به گرای ۲۷۰
سفر به گرای ۲۷۰ کتاب داستان رزمنده جوانی به نام ناصر است که بارها امتحان و درس و مشق را رها میکند و به همراه دوستش علی به جبهه میرود تا اینکه یکبار که به جبهه میرود، دوستش به او میگوید که قرار است عملیات کربلای ۵ انجام شود. ناصر به همراه دوستانش در این عملیات حاضر میشوند و در نهایت مجروح میشود. به خاطر این جراحت مجبور میشود به شهر و دیار خودش باز گردد و زندگی عادی را از سر گیرد تا اینکه…
این کتاب اولین بار در سال ۱۳۷۵ منتشر شد، در همان سال احمد دهقان نویسنده این کتاب، جایزه بیست سال داستاننویسی، جایزه چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را دریافت کرد. این کتاب ۱۸ بار چاپ شده و انتشارات سوره مهر نیز آن را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است.
نسخه چاپی کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه در فراکتاب موجود می باشد.
سفر به گرای 270 درجه
کتاب خاطرات کوتاه شهدا
کتاب بزرگ مرد کوچک
کتاب بزرگ مرد کوچک روایتگر خاطراتی از شهیدی 15 ساله است که 3 سال در جبهه جنگید و درس خواند، اما بر اثر برخورد خمپاره به تانکش شهید شد. در بخشی از کتاب بزرگ مرد کوچک میخوانیم: حرکات انقلابی و بسیجی: گوینده مادر شهید چند ساله که باباش جلسه قرآن و …
بزرگمرد کوچک
پرفروش ترین کتاب های دفاع مقدس
کتاب سلام بر ابراهیم یکی از پرفروش ترین کتاب های دفاع مقدس است که جلد اول آن به صورت رایگان در فراکتاب عرضه شده است.
کتاب سلام بر ابراهیم
آنچه در کتاب سلام بر ابراهیم، به رشته تحریر درآمده است زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است. در مقدمه کتاب سلام بر ابراهیم، آمده است: “این کتاب نه تنها یادآور شهیدی قهرمان، بلکه بیانگر احوال مردی است که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و… با دریافت مدال شهادت کمال یافت.
در عصری که نوجوان و جوان ما با تأثیر پذیری از الگوهای کم مایه در عرصه های ورزشی و هنری و… در کوره راه های زندگی، یوسف وار هر گامشان را چاهی در پیش و گرگی در لباس میش در کمین است، مروری بر زندگی ابراهیم ها می تواند چراغی در شب ظلمانی باشد. چرا که پیر ما فرمود: «با این ستاره ها راه را می شود پیدا کرد.»”
این اثر حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی در گردآوری این مجموعه ارزشمند کمک رسان بودند. نویسنده کتاب سلام بر ابراهیم گروهی از نویسندگان انتشارات شهید ابراهیم هادی هستند.
سلام بر ابراهیم (جلد اول)
بریده ای از کتاب سلام بر ابراهیم
در ایام مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم. بعد با موتور به منزل یکی از رفقا برای مراسم افطاری رفتیم. صاحبخانه از دوستان نزدیک ابراهیم بود. خیلی تعارف می کرد. ابراهیم هم که به تعارف احتیاج نداشت! خلاصه کم نگذاشت.
تقریباً چیزی از سفره اتاق ما اضافه نیامد! جعفر جنگروی از دوستان ما هم آنجا بود. بعد از افطار مرتب داخل اتاق مجاور می رفت و دوستانش را صدا می کرد. یکی یکی آ نها را می آورد و می گفت: ابرام جون، ایشون خیلی دوست داشتند شما را ببینند و… ابراهیم که خیلی خورده بود و به خاطر مجروحیت، پایش درد می کرد، مجبور بود به احترام افراد بلند شود و روبوسی کند.
جعفر هم پشت سرشان آرام و بی صدا می خندید. وقتی ابراهیم می نشست، جعفر می رفت و نفر بعدی را می آورد! چندین بار این کار را تکرار کرد. ابراهیم که خیلی اذیت شده بود با آرامش خاصی گفت: جعفر جون، نوبت ما هم می رسه! آخرشب می خواستیم برگردیم.
ابراهیم سوار موتور من شد و گفت: سریع حرکت کن! جعفر هم سوار موتور خودش شد و دنبال ما راه افتاد. فاصله ما با جعفر زیاد شد. رسیدیم به ایست و بازرسی! من ایستادم.
ابراهیم باصدای بلند گفت: برادر بیا اینجا! یکی از جوان های مسلح جلو آمد. ابراهیم ادامه داد: دوست عزیز، بنده جانباز هستم و این آقای راننده هم از بچه های سپاه هستند.
یک موتور دنبال ما داره میاد که… بعد کمی مکث کرد و گفت: من چیزی نگم بهتره، فقط خیلی مواظب باشید. فکر کنم مسلحه! بعد گفت: بااجازه و حرکت کردیم. کمی جلوتر رفتم توی پیاده رو و ایستادم. دوتایی داشتیم میخندیدیم. موتور جعفر رسید.
چهار نفر مسلح دور موتور را گرفتند! بعد متوجه اسلحه کمری جعفر شدند! دیگر هر چه میگفت کسی اهمیت نمیداد و… تقریباً نیم ساعت بعد مسئول گروه آمد و حاج جعفر را شناخت.
کلی معذرت خواهی کرد و به بچه های گروهش گفت: ایشون، حاج جعفر جنگروی از فرماندهان لشگر سیدالشهداء هستند. بچه های گروه، با خجالت از ایشان معذرت خواهی کردند.
جعفر هم که خیلی عصبانی شده بود، بدون اینکه حرفی بزند اسلحه اش را تحویل گرفت و سوار موتور شد و حرکت کرد. کمی جلوتر که آمد ابراهیم را دید.
در پیاده رو ایستاده و شدید میخندید! تازه فهمید که چه اتفاقی افتاده. ابراهیم جلو آمد، جعفر را بغل کرد و بوسید. اخم های جعفر بازشد. او هم خنده اش گرفت. خدا را شکر با خنده همه چیز تمام شد.
کتاب سلام بر ابراهیم، در ظاهر اثری است که خاطرات شهید دفاع مقدس را بازگو می کند اما می تواند برای کسانی که بدنبال درست زیستن و اصلاح مثبت اخلاق خود هستند، راه گشا باشد.
کتاب دفاع مقدس در یک نگاه pdf
در فراکتاب تعداد بیشماری از کتاب های دفاع مقدس از ناشران مطرح این موضوع عرضه شده است که اکثر این کتابها به صورت الکترونیک نیز در دسترس شماست.
کتاب حرمان هور
اغلب کتابهایی که به خاطرات دوران جنگ تحمیلی علیه ایران پرداختهاند، بر اساس خاطرات شفاهی رزمندگان در دوران پس از جنگ نگاشته شدهاند. اگرچه این کتابها آثار بسیار ارزشمندی هستند، اما باید اذعان داشت آثار هنری که بعدها بر اساس خاطرات جنگ خلق میشوند، تحت تاثیر شرایط روز جامعه و بر اساس ایدئولوژِی و عقاید روایتگران و یا مؤلفان اثر در زمان خلق آن تولید میشوند. اما کتاب «حرمان هور» بر اساس دستنوشتههای شهید احمدرضا احدی در حین جنگ تالیف شده است و از این رو فضای حاکم بر جبهههای جنگ بهخوبی در آن منعکس شده است. تحصیلات آکادمیک شهید احمدرضا احدی و تسلط او به ادبیات ایران و جهان، این اثر را از دیگر آثار حوزه ادبیات دفاع مقدس متمایز میکند. زبان منظوم و نثر شیوای نگارنده، رنگ و بویی شاعرانه به جنگ بخشیده و استفاده از اشعار کلاسیک و مدرن فارسی، به غنای ادبی این دستنوشتهها کمک فراوانی کرده است. بخش «ژانوالژان، تندیس نبرد با زندگی»، یکی از تأثیرگذارترین بخشهای کتاب است.
احدی با بررسی رمان «بینوایان»، اثر «ویکتور هوگو»، و برشمردن نکات ارزشمند آن، به تفسیر زندگی میپردازد و میگوید: «زندگی آمیخته است با نبرد؛ استقامت در برابر این حوادث که تمام اینها بلاست و بس». در ادامه او به آیهای از قرآن اشاره میکند تا ثابت کند ارزشها در تمام طول تاریخ یکسان بودهاند و این شرایط جغرافیایی و جبر زمانه است که باعث تغییر ارزشها شده است. او جنگ را با ادبیات دنیا پیوند میزند و حرفهای خود را جهانی میکند. احمدرضا احدی که دانشجوی سال دوم پزشکی در دانشکده شهید بهشتی بوده، با پرداختن به جزئیات دفاع مقدس و توصیف شاعرانه مفاهیمی همچون جنگ، شهادت، دوستی، تنهایی، مادر و استفاده بهجا از مفاهیم علمی ریاضیات و فیزیک، خواننده را با آدمها و احوالاتی کمتر شناختهشده در جنگ آشنا میکند؛ دانشجویانی که با شروع دفاع مقدس، به دعوت امام خمینی (ره) لبیک گفتند و با دل و جان به سوی جبههها شتافتند.
راوی قصههای جنگ در این کتاب، شاعری تواناست که در خلوت با معبود خود مناجات میکند و مفاهیم زمینی را با نگاه آسمانی خود پیوند میدهد.
حرمان هور
کتاب شهدا برای کودکان
آشنایی کودکان با شهدا در کتابهایی با همین موضوع پیگیری میشود که در ادامه چند نمونه را معرفی میکنیم.
کتاب دوچرخه
کتاب «دوچرخه» شرح داستانی از شهید علی قربانی در قالب کودکانه است و کتاب «خواب عجیب» ماجرایی واقعی از شهید احمد علی نیری را برای کودکان روایت میکند.
این نویسنده گفت: در این مجموعه کتابها، من و طیبه مهران پور سعی کردهایم به نثری داستانها را بنویسیم که برای بچههای سنین اول دبستان قابل فهم باشد و بتوانند خودشان بخوانند و از سوی دیگر کتاب خیلی پر متن نباشد که از خواندنش خسته شوند و تصویرگریهای جذابی همراه با داستانها باشد.
سوداچی با اشاره به دو بخش پایانی کتاب با عنوانهای فیلسوفانه و هوشمندانه اظهار داشت: ما این دو بخش را برای این در پایان کتابها گنجاندهایم که بعد از خواندن کتابها بچهها تفکر کنند و با توجه به متن کتاب سؤالهایی میتواند بین معلم و بچهها یا والدین و بچهها رد و بدل شود که ما را به اهداف نوشتار نزدیک کند. در قسمت هوشمندانه هم راهکارهایی برای تأثیر بیشتر اهداف کتاب برای پدر مادر آمده است.
نسخه چاپی این کتاب در فراکتاب موجود می باشد.
کتاب رئیس بازی!
کتاب رئیس بازی! نوشته زینب سوداچی و طیبه مهرانپور جلد دوم از مجموعه قصههای واقعی از مردان واقعی است که داستانی از زندگی شهید حاج شعبان نصیری را با روایتی کودکانه و تصاویر جذاب روایت میکند.
مجموعه قصههای واقعی از مردان واقعی به خاطراتی از زندگی شهدا میپردازد و با روایتی جذاب و عکسهای دیدنی کودکان را با خود همراه میکند. این مجموعه تصویر تازهای از شهدا ارائه میدهد و کمک میکند نسل امروز بیشتر از قبل با حقیقت شجاعت و مهربانی شهدا آشنا شوند.
کتاب رئیس بازی! یکی از کتابهای این مجموعه است که داستانی شیرین را روایت میکند.
رئیس بازی
کتاب بالهای مهربانی
کتاب بالهای مهربانی نوشته زینب سوداچی و طیبه مهرانپور
جلد اول از مجموعه قصههای واقعی از مردان واقعی است که داستانی از زندگی شهید حسن بهمنی را با روایتی کودکانه و تصاویر جذاب روایت میکند.
مجموعه قصههای واقعی از مردان واقعی به خاطراتی از زندگی شهدا میپردازد و با روایتی جذاب و عکسهای دیدنی کودکان را با خود همراه میکند.
این مجموعه تصویر تازهای از شهدا ارائه میدهد و کمک میکند نسل امروز بیشتر از قبل با حقیقت شجاعت و مهربانی شهدا آشنا شوند.
کتاب بالهای مهربانی یکی از کتابهای این مجموعه است که داستانی شیرین را روایت میکند.
بال های مهربانی