کتاب حوض خون به نگارش فاطمه سادات میرعالی روایتی شفاهی از رخت شویی زنان اندیمشک در دوران دفاع مقدس می باشد و توسط انتشارات راهیار به چاپ رسیده است.
انتشارات راهیار، کتاب حوض خون را به عنوان سومین کتاب از مجموعه «پشتیبانی جنگ» و چهارمین عنوان مجموعه «زنان انقلاب» چاپ کرده است. هر دو موضوع راوی خاطرات شفاهی روزهای مبارزه در دوران دفاع مقدس است. دو دفتر تاریخ شفاهی اندیمشک و واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با همکاری یکدیگر این اثر را به وجود آوردند. و سعی بر این دارند، به تاریخ زیربنای فرهنگی انقلاب اسلامی بپردازند که برای رشد تفکر انقلابی در میان مردم به ویژه جوانان ضروری است. چرا که انقلاب اسلامی برای حیات خود در عرصههای مختلف نیاز به فرهنگ موجبه انقلاب دارد و فرهنگ انقلاب تنیده در تاریخش، و همراه با زندگی مردم و روایت مردم از آن دوران است که خود موجب باز تولید فرهنگ خواهد شد.
کتاب حوض خون روایت 64 زن غیور ایرانی درباره فعالیت شان در بخش رختشویی البسه رزمندگان دفاع از میهن اسلامی، آن روزهایی که شجاعت وغیرت بجای یاس و نا امیدی در وجودشان جوانه زد. این اثر با تلاش خانم ها فاطمه سادات میرعالی، زهرا بختور، سمانه نیکدل، سمیه تتر، نسرین تتر، مهناز الفتیپور، آمنه لهراسبی و نرگس میردورقی به رشته تحریر درآمده است.
کتاب حوض خون میتواند دیدگاه شما را درباره جنگ متحول کند و تاثیر بسزایی در قلب و ذهن شما به یادگار بگذارد. زنان شاخص این کتاب، با فداکاری و ایمانی که برای کمک به کشورشان داشتند، روزها و شب ها به شستن و بسته بندی لباس ها پرداختند.
سوژهای مشترک و روایتهای متفاوت دربارهی زاویهی دید هر یک از راویان داستان، بر جذابیت و گیرایی این کتاب افزوده است. این شصت و چهار راوی از تجربهی واقعی خود و مواجهی مردم اندیمشک با جنگ و مقاومت در برابر دشمن در جنگ تحمیلی ایران و عراق سخن میگویند. پرهیز از بزرگنمایی، واقعی بودن اتفاقات، موقعیت متفاوت راویان و نحوهی حضور هریک از آنها در رختشورخانه، ایثار و همدلی و وحدت مردم اندیمشک را بهخوبی نشان میدهد. حوض خون داستان اولین مواجهی مردم اندیمشک با جنگ است. در بخش ضمیمه کتاب، تصویر این بانوان به همراه تصاویری از فعالیتهای آنان در دفاع مقدس، شهدای منتسب به آنها و همچنین بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک به عنوان محل رختشویی البسه رزمندگان آمده است.
فیلم کوتاه «حوض خون»، روایتی داستانی از زنانی اندیمشکی که در کار پشتیبانی جبهه و به جهت صرفهجویی در بیت المال، به شست و شوی لباسهای خونی و تعمیر البسه آسیب دیده شهدا و مجروحین میپردازند. در این اثر، یکی از زنان اندیمشکی مدتیست از پسر خود خبر ندارد تا اینکه ... . این فیلم را در عماریار ببینید.فیلم حوض خون
مستند «ننه قربون»، روایتی از رشادت و فداکاری زنان در دفاع مقدس است. راویان این مستند، بانوانی هستند که در آن دوران لباس های رزمندگان را میدوختند و میشستند و در پشت جبهه مشغول تدارکات برای رزمندگانی بودند که به منظور مقابله همه جانبه با دشمن متجاوز می جنگیدند. مستند ننه قربون
کتاب «حوض خون» با تصاویر و نوشتار دلنشینش بخش کمتر دیده شده جنگ را از زبان زنانی بیان می کند که در رختشور خانه پشت جبههها با ترس، دلهره و نا امیدی مبارزه کردند و یاد شهیدان شهر اندیمشک را زنده نگه داشتهاند. بانوانی که با وجود همه سختیها و دردهایی که دیدهاند و تکههای بدن شهدا را با دستان خود لمس کردهاند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخیها، از شستن لباس رزمندهها به زیبایی یاد میکنند. هم اکنون نیز پای ثابت فعالیت های انقلابی هستند.
داستان هر شخص در مواجه با دشمن متفاوت بیان می شود و با وجود مشکلات فراوان راه نجات خود را در ترک شهر نمی بینند و کمر همت به کمک و پشتیبانی رزمندگان اسلام میبندند. راویان به حوادث تلخ آن روزها می پردازند؛ یکی خانهاش در بمباران ویران میشود؛ یکی دیگر خانواده اش را از زیر آوار بیرون میکشد؛ مشکلاتی که هرکدام بهانهی خوبی برای ترک رختشورخانه و حتی اندیمشک است؛ اما در نهایت جبهه رختشورخانه را خالی نمیکنند و آنچه میماند احساس مسئولیت و همدلی این زنان است. کتاب ۵۰۴ صفحهای حوض خون بخش کوچکی از جان فشانی زنان این سرزمین می باشد.
«اولِ مصاحبه ها درد و زجرشان توی ذهنم پر رنگ بود، اما انتهای مصاحبه وقتی متوجه می شدم هنوز حاضر هستند پای انقلاب جان بدهند، وقتی تلاش می کردند راهی برای شستن لباس های رزمندگان جبهه مقاومت پیدا کنند و بعضی از آن ها از من می پرسیدند «راهی سراغ نداری بریم سوریه لباس رزمنده ها رو بشوریم؟»، معادلات ذهنم درباره اینکه افرادی زجر کشیده هستند به هم می خورد. خانم های رخت شویی با وجود همه سختی ها و دردهایی که دیده اند و از نزدیک تکه های بدن شهدا را لمس کرده اند، روح زینبی دارند و با بیان تمام تلخی ها، از شستن لباس رزمنده ها به زیبایی یاد می کنند. اگر غیر از این بود، اکنون با وجود ناتوانی، باز پای ثابت فعالیت های انقلاب نبودند.»
یادم هست برای هشتمین جشنواره عمار در اندیمشک، همین خانمها پای کار آمدند و روز افتتاحیه، خودجوش برای افراد شرکت کننده آش درست کردند. پای دیگهای آش صلوات میفرستادند و شعار میدادند و این حس وحال، تجلی روزهای رختشویی بود.
موقع عملیات، لباسها و پتوهای جبهه را با هلیکوپتر میآوردند. خیلی زیاد بودند. خانمها صبح تا شب میماندند و همۀ آنها را میشستند. من هم مدام میرفتم. هرچند از دیدن لباسهای خونی زیاد گریه میکردم، دیگر بیتابی نمیکردم. هر لحظه ناصرم را حس میکردم که نشسته روبهرویم، زُل زده به دستهایم و ساییدن لکهها را نگاه میکند. گاهی جلوی گریهام را میگرفتم تا بچهام نبیند. ننهابراهیم وسط شستن و صدای گریۀ خانمها صدایش را بلند میکرد و میگفت: «کربلا کربلا، ما داریم میآییم».
همین کافی بود تا صدای ما سقف رختشویی را به لرزه دربیاورد. با هم میخواندیم: «کربلا کربلا، ما داریم میآییم… یا حسین؛ کربلا کربلا، ما داریم میآییم… یا زینب».
میخواندیم و میشستیم؛ میخواندیم و میشستیم. توی آن وضع دیگر متوجه اشکهایم نبودم. همزمان، با دستم میشستم، با زبانم میخواندم، در دلم با ناصرم حرف میزدم و با چشمم گریه میکردم.
مدتی شبها حس خفگی داشتم و مدام سرفه میکردم. صبح بلند میشدم چای داغ میخوردم، گلویم کمی باز میشد. میرفتم رختشویی، باز از بوی تیز وایتکس سینهام داغ میشد…»
فاطمه سادات میرعالی قبل از نوشتن این کتاب، تجربه نویسندگی برای کتابی را نداشته است، اما به گفته خودش این کتاب توانست به او کمک کند تا نویسندگی را خیلی سخت شروع کند.
نسخه صوتی این کتاب در فراکتاب در کنار نسخه الکترونیک و چاپی در دسترس شماست.
«من اخیراً یک کتابی خواندم به نام «حوض خون» البته من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفههای خونی بیمارستانها و رزمندگان را میشستند؛ [اینها را]دیدم که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است».
مرکز تولیدات هنری باشگاه خبرنگاران پویا فیلم مستند حوض خون را با صدای مژده لواسانی تولید کرده است.
حوزه هنری خوزستان، اقدام به برگزاری مسابقه کتابخوانی کتاب «حوض خون»(روایت زنان اندیمشک از رختشویی در دفاع مقدس) نوشته فاطمهسادات میرعالی با طرح سوالاتی از متن کتاب کرده است.
و همچنین انتشارت راهیار نیز مسابقه ی کتاب خوانی برگزار کرده است و علاقهمندان برای شرکت در این مسابقه، بعد از تهیه کتاب، بخش کوتاهی از کتاب را با گویش و لهجه محلی می خواندند و فایل را برای انتشارات ارسال می کردند.
کتاب حوض خون pdf رایگان در فراکتاب عرضه نشده است. ناشر و نویسنده در حال فروش این کتاب هستند و عرضه رایگان آن باعث تضییع حق آنها خواهد شد اما جهت آشنایی با کتاب الکترونیک و صوتی، امکان مطالعه و شنیدن رایگان کتاب به مدت چند دقیقه در نرم افزار فراکتاب فراهم شده است
داستان این کتاب در بیمارستان شهید کلانتری در شهر اندیمشک اتفاق می افتد. که سالها بعد میزبان دوازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «حوض خون»
می باشد.که سالهاست جای خود را به کارخانه تراورس بتن داده است.
در فروشگاه اینترنتی فراکتاب امکان خرید کتاب چاپی و نسخه الکترونیکی حوض خون با تخفیف ویژه فراهم شده است و شما می توانید این اثر را از این سایت تهیه کنید.
جهت دانلود کتاب حوض خون می توانید به نرم افزار فراکتاب مراجعه کرده و پس از خرید نسخه قانونی کتاب الکترونیک، در کتابخوان فراکتاب آن را دانلود نموده و مطالعه نمایید. (نسخه pdf این کتاب فقط در کتابخوان فراکتاب قابل استفاده می باشد.)
مشخصات کتاب حوض خون را در جدول زیر می بینید:
مشخصات | |
ناشر: | راه یار |
نویسنده: | فاطمه سادات میرعالی |
زبان: | فارسی |
تعداد صفحه: | ۵۰۴ |
موضوع: | خاطرات |
نظر دیگران //= $contentName ?>
بسسار زیبا و خواندنی بود...
تعریفشو شنیدم و مشتاقم زودتر بخونمش😍...
کتاب جالبی هست.رختشور خانه در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک. در فیلم ویلایی ها نشون داده شده....