کتاب رویای بیداری (چاپی و pdf)

خاطرات شفاهی خانم زینب عارفی همسر شهید مدافع حرم مصطفی عارفی

امتیاز
5 / 4.5
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
60,000
خرید
150,000
10%
135,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب رویای بیداری

کتاب رویای بیداری نوشته ی نسرین پرک، روایت گر خاطرات شفاهی خانم زینب عارفی همسر شهید مدافع حرم مصطفی عارفی است.

گزیده کتاب رویای بیداری 

یک روز آقامصطفی با سه تن از دوستان بسیجی اش به نام های جواد کوهساری، محمد اسدی و محمد جاودانی آمدند خانه. درباره ی درگیری های عراق و سوریه صحبت می کردند. از رفتن می گفتند. قبلا من و آقامصطفی مفصل درباره ی این موضوع صحبت کرده بودیم. آقامصطفی مصمم بود به رفتن، اما من هنوز تردید داشتم. آقامصطفی و دوستانش روی مبل های داخل هال نشسته بودند و من توی آشپزخانه بودم. سماور را روشن کردم و تا جوش آمدن آب داخل سماور، لیوان ها و قندان ها را توی سینی چیدم. سینی چای را گذاشتم روی اُپن و خودم رفتم داخل اتاق. در را کمی باز گذاشتم تا صدای آن ها را بشنوم.

آقامصطفی می گفت: «به نظر من ما نباید به عنوان یک نیروی عادی آموزش ندیده بریم. نیرویی که فقط بتونه تفنگ دستش بگیره، رفتنش تأثیر چندانی نداره. ما باید اول دوره های آموزشی رو ببینیم، بعد از خود عراقی ها نیروی داوطلب جمع کنیم و بهشون آموزش بدیم.»

آقای کوهساری خندید: «هنوز که هیچ ارگانی قصد بردن ما رو نداره. بسیج هم که با ما همکاری نکرد.» آقای اسدی گفت: «ارگان مُرگان که نه، ولی شنیدم مامان جونت بلیط یک طرفه به سرزمین رؤیاها برات گرفته!»

آقای جاودانی گفت: «مبارکه رفیق، از آقای اسدی جلو زدی.» آقای اسدی گفت: «فقط جهت اطلاع دوستان، خانواده برای آقازاده شون کت و شلوار خریدن، قراره به زودی ایشون متحول! ببخشین متأهل بشن!»

آقامصطفی گفت: «من موندم این بَشر به اضافه ی اون دو تا بَشر دیگه ای که اینجا نشستن چرا تن به ازدواج نمیدن؟ به خصوص جناب کوهساری عزیز که اخیرا پدر محترم شون یک ماشین صفر براش خریده و یک طبقه از خونه رو هم به نامش زده، برادر عزیز شما از بیست و چهار سالگی می تونستی زن بگیری و نگرفتی تا الان چهار پنج سال تأخیر داری، بجُنب دیر می شه.»

صفحات کتاب :
200
کنگره :
‏‫BP52/66‭‬‭‬ ‭/ع2‏‫‬‭ر9 1396
دیویی :
297/998
کتابشناسی ملی :
5086464
شابک :
978-600-254-055-3
سال نشر :
1396

کتاب های مشابه رویای بیداری