قلم خود نمی رود. حتی اگر صاحب قلم آن را رها کرده باشد. صاحب قلم هرچند که نخواهد، نمی تواند مانع تجلی لااقل اندکی از عمق وجود، وتفکرات خود بر سطح سفید کاغذ باشد. بر این اساس، ممکن است گاهی سفیدی کاغذ خواندنی تر از صد نوشته به نظر برسد، و نزدیک تر به آن واژه و کلمه، یا خط دومی که گفته اند هم او خواندی هم غیر، و نه حتی آن خط سومی که نه او خواندی ونه غیر. و اما از کجا بیاورد خوانندة امروزی در دوره ای که نزدیک شده ایم به ماندابِ داستان های سری دوزی شده ؟ تا بخواند آن خواندنی ترین نانوشته یا واژه های مقدسی که او را به سفر بر فراز قله ها و کوه ها، و عبور از یخبندان های تاریخ، و سده های ماقبل تاریخ به پرواز در آورد. پروازی که بعد ازگذر از دریا و رودها در قلب سبزترین نقطة طبیعت، در کنار بهترین منظرگاه از افقی درخشان و گرم بنشاند. جایگاهی که با صدای چکاوک هایی که خلوت صبحدمش را بر هم می زنند، بیدار شود.
شابک :
978-964-12-0457-2
کنگره :
PIR8022 /ق535ب4 1392