کتاب روش نقد (جلد دوم) در پنج مجلد انتشار یافته. در این مجموعه پس از بررسی مفهوم و ضرورت نقد به معیار و روش نقد نظر شده. سپس هدفها و بعد مکاتب و آدم ها و عمل ها، از راه های گوناگونی، انتقاد شده اند.
جلد دوم این مجموعه به نقد مکاتب براساس آرمانها رو میآورد.در این جلد پس از توجه دادن به آرمانها و طرح ریزی آنها، به نیازها و پایههایی که آرمانها بر آن استوار می شوند، اشاره میشود و به این نکته که رفاه و عدالت به بیشتر از غریزه نیاز ندارند و آگاهی و تکامل به زیادتر از فکر و عقل، در حالی که بیش تر از تکامل به بیش تر از غریزه و فکر و عقل نیاز دارد، توجه داده میشود. سپس از مفهوم آزادی، تاریخ کوتاهی از آزادی خواهی و گام های انسان برای رسیدن به آن و شکل ها و عوامل و نقشهای آزادی توضیحاتی داده میشود.
آزادی، انتخاب ماست. آزادی موضع گیری ماست. این مهم نیست که در چه موقعیت، در چه شرایطی هستیم؛ مهم این است که در موقعیت ها، چه وضعیتی داریم و چگونه ایستاده ایم و موضع گرفته ایم.
ما در هر موقعیت می توانیم موضع گیری هایی داشته باشیم. در نور می توانیم با نور نگاه کنیم و برویم و می توانیم به نور نگاه کنیم و در کوری بمانیم. همین طور در گرفتاری ها می توانیم فریاد کنیم و می توانیم صبر کنیم و می توانیم بهره برداریم و می توانیم به طلب برسیم. در برابر داروی تلخ، گاهی فریاد است و گاهی صبر و گاهی تشکر و گاهی طلب. اینها موضع گیری های ما هستند و انتخاب های ما هستند که در موقعیت ها می توانند بروز کنند.
با این دید، آزادی، بیرون از انسان نیست. آزادی چیزی نیست که به او بدهند و یا از او بگیرند. آزادی ما آزادی منشوری نیست که با دستور و منشور بیاید و با دستور و منشور برود. آزادی ما آزادی محتومی است که از ترکیب ما و ساخت ما، بدست آمده. و آزادی و حریت، جعل ما و آفرینش ما و خلقت ماست، که علی می گفت: «لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَد جَعَلَکَ اللّهُ حُرّاً»؛بنده ی دیگران مباش که خدا تو را آزاد آفریده. جَعَلَکَ اللّهُ، این جعل و خلقت توست، بردگی را انتخاب مکن، پس باز این تو هستی که آزادانه از آزادی می گذری و بردگی دیگری را می پذیری. تو با آزادی بنده می شوی و با آزادی درگیر می شوی و با آزادی می پذیری و انتخاب می کنی. این تو هستی که آزادی را نگه داشته ای و یا رها کرده ای. تو مجبوری که آزاد باشی، این آزادیِ محتوم آفرینش توست.
این گفته درست مخالف آن برداشتی است که در نظریه ی شناخت مطرح شده؛ چون آن ها عقیده دارند که انسان مجبور است و سپس همراه شناخت ها که در رابطه با تولید شکل می گیرند، به آزادی می رسد. آزادی، نعمتی از پیش آماده نیست.
نظر دیگران //= $contentName ?>
صفحه 1: ”به بیشتر از غریزه و فکر و عقل نیاز دارد.“ دقیقا...
اولبن نوشته...