نقد فرمالیستی در میان ناقدان ایران جا باز کرده، ولی هنوز ابعاد آن به درستی شناخته نشده و شیوه ی اصلی آن که مبتنی بر تمایز میان زبان هنجار و زبان ادبی است، جنبه ی کاربردی نیافته است.
این پژوهش تلاشی است برای شناساندن این مکتب و اصول آن درباره ی داستان و به بررسی آن در برخی داستان های کوتاه نسل سوم به بعد نویسندگان معاصر پس از دهه ی هفتاد می پردازد.
اهمیت این پژوهش در تازگی موضوع و کاربرد آن است. ضمن این که درباره ی آثار انتخابی کمتر در نشریات ادبی یا کتاب ها نوشته اند. به عبارت دیگر، این پژوهش نشان می دهد که تعاریف ناقدان فرمالیستی از سازه های داستان مانند مضمون، دیدگاه، زمان، فضا، کنش و پایان بندی به چه شکل در داستان های این دهه و پس از آن نمود پیدا می کند.
کنگره :
PN98/ش8م8 1392