تا آغاز عصر ناصری، بدیلی برای حکومت استبدادی تصور نمی شد؛ از آن پس بود که شیوۀ سنتی کسب مشروعیت شاهان اعتبار همیشگی خود را از دست داد و عصر جدیدی آغاز شد که طی آن، به ویژه به دلیل وابسته شدن هر چه بیشتر حکومت به قدرت های خارجی، بسیاری از اعضای روحانیت در قبال زیاده روی های شاه موضعی سرسختانه اتخاذ کردند. از سوی دیگر، تحت تأثیر عصر روشنگری و مناسبات تجاری با خارج، زمینۀ رشد اقشار جدیدی فراهم آمد که موجودیت و نوع فعالیت آن ها موجب تغییر حکومت از استبدادی به حکومتی با آزادی و اختیار عمل بیشتر می شد. هر چند که از طبقات و گروه هایی با افق اجتماعی گوناگون بودند، این اقشار از روی منافع مشترک در قبال استبداد قاجاری، که مظهر استبداد قدیم شرقی بود، فریادهای اعتراض آمیزی را به گوش رساندند. بزرگ ترین خواسته این گروه ها برقراری حکومت قانون بود، زیرا در حکومت استبدادی که هر نوع حکمی ناشی از ارادۀ شاه بود قانون هیچ نوع جایگاهی نداشت.
کنگره :
DSR1407/ن85الف8 1393
کتابشناسی ملی :
3667016
شابک :
978-964-426-768-0