کتاب نونی صفر شروع غافلگیر کننده و شاعرانه ای دارد اما این شروع نرم و آهنگین، ناگهان مخاطب را با خود می برد به عملیات والفجر (فاو) و طوفان گلوله و آتش. سید حسن شکری در فصل نخستین کتابش از سه راهی نمک می گوید که از مناطق عملیاتی والفجر 8 بوده است. او در این فصل، نبرد ایمان و اضطراب را به نمایش می گذارد و اینکه چگونه ایمان و اراده بر هر ترسی غلبه می کنند؛ مانند صحنه ای که در برابر تانک های عراقی هیچ تانکی از ایران در کار نبوده و آن ها مجبور بوده اند فقط با آرپی جی به جنگ تانک های مجهز آن ها بروند. اگرچه این صحنه هول انگیز به شهادت غریبانه یکی از رزمندگان ختم می شود اما بلندای اراده رزمندگان ایران را نشان می دهد. شکری سپس در دومین فصل از کتاب نونی صفر، مخاطب را با جغرافیای خونین «سنگ شکن» آشنا می سازد که منطقه عملیاتی کربلای 1 در مهران بوده است.
سیدحسن شکری از بچه های گردان حبیب بن مظاهر است که گوشه هایی از سه عملیات بزرگ والفجر8 ،کربلای یک وکربلای 5 را بازگو می کند. نویسنده درباره این اثر می گوید: « تمامی این نوشته ها وقایعی است که من با چشم هایم دیده ام و هیچ تصرفی در آن نکرده ام. بیشتر قهرمانان این وقایع تاریخی، یا در این عملیات و یا در عملیات های بعدی به شهادت رسیده اند.
روز سوّم عملیات والفجر یک، ۲۲ فروردین بود؛ میدانگاه ۱۱۲ آنقدر گلوله و توپ خورده بود که تمام زمین منطقه گود و سیاه شده بود. همهی بیسیمچیها را زدند. تمام این سه روز حجّت، توانسته بود نیروها را زیر آتش سنگین خمپاره و توپخانه نگهدارد. گردان انصار روی تپه ۱۰۸ و ۱۱۲ مستقر شده بود و منتظر نیروی کمکی بودند اما خبری نبود. زیر آن آتش سنگین بعید بود فرماندهی بتواند نیروی کمکی بفرستند.... در بین راه، تانکهای سوخته و اجساد یعثیها، در حکم اسناد عینی جنگ مردانهای بود که دیشب بچهها صورت داده بودند. آنها با رشادت توانسته بودند این سد آهنین دشمن را، در همان دقایق اولیه بشکنند و به پیش بتازند. در میان راه، دیدن انبوه مقرهای توپخانهی دشمن و تأسیساتی که به تصرف درآمده بود، آدمی را متعجب میکرد.
«شهید محمد شکری که نوشتههای لحظه به لحظهاش از چند عملیات، در شمار نورانیترین یادگارهای دفاع مقدس است، گویا برادر مؤلف این کتاب است و از او در چند جا از کتاب “خط فکه” نام برده است. اکنون این برادر رزمنده و زنده در خلال آنانکه کتابش به آن ها تقدیم شده، نام برادر شهیدش را نگنجانیده است .. زهی کرامت و بزرگواری .. برادر دیگری هم از او قبلاً بر مسند شهادت تکیه کرده بوده است؛ شهید سید علی شکری ... اللهم احشرنا مع هولاء فی الدنیا والآخرة ...»
« این نیز از جملهی سندهای دقیق دوران دفاع مقدس است که باید از نویسندهی آن بسیار متشکر بود. صفا و معنویت در این کتاب موج می زند.»
نظر دیگران //= $contentName ?>
عالییییی...
بیست و پنح سال پیش خوندمش عالی بود...
بیست و پنج سال پیش خوندمش. عالی بود????...