0.0از 0

فرصت جاری شدن آیا هیچ چیز خوبی در زندگی وجود دارد؟

خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب فرصت جاری شدن آیا هیچ چیز خوبی در زندگی وجود دارد؟

    یک نفر چه تاثیری می‌تواند بر شادمانی خود داشته باشد یا افراد چگونه می‌توانند شاد باشند، هر دو به معنای طرح پرسش دیگری است. اینکه "چگونه باید زندگی کرد؟"

    به عبارتی اگر راه زندگی‌کردن را بلد باشیم، بین راه حتما به دفعات متعدد به شادمانی برخواهیم خورد، اما اگر تمام مسیر را دنبال شادمانی باشیم ممکن است راه به پایان برسد، فرصتی که در اختیار داشتیم تمام شود و از زندگی هم بهره‌ای نبریم و این یعنی اگر زندگی معینی در پیش بگیریم تا با انجام کارهایی مشخص و پرهیز از کارهایی محدود ولی معین به شادمانی برسیم، هرگز شاد نخواهیم بود.

    تنها راه پیش‌رو، تیمارداری و پرستاری از روان است. یعنی هرکس برای اینکه بتواند در حد ممکن کارامد شود، باید از روان خود به خوبی مراقبت کند تا بتواند به خوشبختی برسد. به خوشبختی رسیدن یعنی لذت‌بردن از زندگی. چون اصل بر این است که راهی پیدا کنیم تا بتوانیم از درد و رنج فرار کنیم. به قول پیرس: "حذف رنج در زندگی احساسی از لحاظ اخلاقی عمل واجبی است"، اما اگر زندگی یک پدیده سراسر لذت و شادمانی باشد آیا با خستگی ناشی از تکرار آن می‌توان کنار آمد؟ کتاب فرصت جاری شدن آیا هیچ چیز خوبی در زندگی وجود دارد؟، اثر حامد جوانمردپور؛ راه و رسم شاد زیستن و درست‌زیستن را به مخاطبان می‌آموزد.

    گزیده کتاب فرصت جاری شدن آیا هیچ چیز خوبی در زندگی وجود دارد؟

    محاسبه زندگی
    عمر حیات انسان بسیار دراز است و زندگی روی کره زمین از حدود 3.5 میلیارد سال پیش شروع شده است. دوره به وجود آمدن انسان نسبت به دوره تاریخی طولانی محسوب شده و نسبت به نوع پدیده‌های زمین‌شناسی کوتاه است. به روایتی چیزی حدود 500 هزار سال بیشتر از عمر حیات اولین نوع بشر روی زمین نمی‌گذرد. در این مدت انتخاب طبیعی عمل خود را انجام داده و مغز انسان را به تدریج بزرگ و بزرگتر کرده است.

    با کنش و واکنش‌های نوع انسان، به نظر می‌رسد که طبیعت عمل خود را کافی دانسته و بعد از آن عقل انسان دیگر رشد نکرده است. شاید تصور کنید ما چیزهایی بیشتر از گذشتگان نوعی و پیشینیان خود می‌دانیم. چیزهای زیادی یاد گرفته و می‌گیریم؛ به مدرسه می‌رویم و تحصیل علم جدید می‌کنیم.

    پس از آن به اداره می‌رویم و به مطالعه آمار تحقیقات علمی که در زمینه‌های متعدد انجام شده، می‌پردازیم، ولی بد نیست بدانید که اگر انسان‌های 500 هزار سال قبل را در جوانی و در هر یک از نقاط جهان پرمشغله امروز هم به مدرسه بفرستند، درست مثل بچه‌های امروزی از عهده آموزش و پذیرش مسئولیت برخواهند آمد. با این حساب هیچ تفاوت و تمایزی بین مردم امروز و انسان‌های هزاران سال قبل وجود نداشته و ندارد؛ چیزی که آن ها نداشته‌اند یک مسئله اکتسابی بوده، نه فطری یا صفتی مادرزادی.. .