با هر دو پایم تا آخر دنیا خواهم رفت

معرفی کتاب با هر دو پایم تا آخر دنیا خواهم رفت

کتاب با هر دو پایم تا آخر دنیا خواهم رفت نوشته مهدی جهانگیرزاده در نشر متخصصان منتشر شده است. گاهی در زندگی، صدایی در درونمان ما را فرا می‌خواند، اما آن را نادیده می‌گیریم. صدایی که می‌گوید "برو، راهی شو، حقیقت در انتظار توست." آرماندو، قهرمان این داستان، آن صدا را شنید و بدون آنکه بداند چه چیزی در انتظارش است، پای در سفری بی‌انتها گذاشت. 

او هیزم‌شکنی ساده است، اما چیزی در قلبش آرام نمی‌گیرد. حس می‌کند گمشده‌ای دارد، حقیقتی که سال‌ها از او پنهان مانده است. یک اتفاق عجیب او را به سرزمینی ناشناخته می‌کشاند، جایی که باید از هفت دریا بگذرد، هفت راز هستی را کشف کند و هویت واقعی‌اش را بازیابد.

در این مسیر، با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌شود که هرکدام گویی تکه‌ای از پازلی را در دست دارند؛ پیری دانا که سؤالاتی بی‌پاسخ در ذهنش می‌کارد، پادشاهی خردمند که او را به آزمونی دشوار دعوت می‌کند، و جنگجویی زیبا که حقیقت را در پس چشمانش پنهان کرده است.

اکتاب با هر دو پایم تا آخر دنیا خواهم رفت، داستانی فراتر از یک ماجراجویی ساده است. روایتی از نبرد درونی یک انسان با ترس‌هایش، با گذشته‌اش، و با دنیایی که همیشه سعی کرده او را در چارچوبی محدود نگه دارد. با هر دو پایم تا آخر دنیا خواهم رفت نه فقط یک داستان، بلکه سفری است که خواننده را نیز با خود همراه می‌کند، تا شاید در این مسیر، خود را، حقیقت را، و شاید… صدای گمشده‌ای را که سال‌هاست نادیده گرفته، پیدا کند.

اگر قلبتان برای ناشناخته‌ها می‌تپد، اگر به دنبال معنا هستید، این کتاب را ورق بزنید… شاید این سفر، سفر شما هم باشد.

گزیده کتاب با هر دو پایم تا آخر دنیا خواهم رفت

در حال و هوای خودم سیر می‌کردم. خوشحالم هنوز همچون انسانهای شهری از خود بیگانه نشده‌ام .هنوز هم زندگی را با تمام ادراکم حس می‌کنم و می‌دانم هنوز قالب روح و جسم انسانی‌ام را از دست نداده‌ام. هنوز به دیگری تعلق ندارم، این من هستم، آرماندو سرشار از زندگی طبیعتی که قلب و روحم را در آن جلا می‌دهم و بودنم در این دنیا را بهتر از انسانهای برده شده کارخانه‌ها و ادارات و هزاران سیستم تو در تویی که فقط از انسان کار و بردگی‌اش را می‌خواهد، درک می‌کنم.