کتاب با ونگوگ بر دروازهی ابدیت نوشته محمدرضا مرزوقی جلد دوم از مجموعه «موزهگردی با پیکاسو» میباشد.
شاید شما هم با خودتان فکر کنید که موزهها، مکانهایی هستند که کمتر کسی به آنجا قدم میگذارد. در صورتی که موزهها در واقع دروازهای به جهان دیگر هستند: البته اگر با یک راهنمای حرفهای از آنجا بازدید کنید. مجموعه 10 جلدی «موزهگردی با پیکاسو» کودک شما را با آوین و آروین، خواهر و برادری ایرانی به آن سوی مرزهای تخیل میبرد. خواهر و برادر قصه ما در این سفر خیالی همراه با یک میمون فلزی به اسم پیکاسو به دنیای هنرمندانی قدم میگذارند که آثارشان در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمده است. کتابهای «موزهگردی با پیکاسو» با ژانر فانتزی و ماجراجویی خود موقعیتهای مختلف برای تفکر و یادگیری کودک فراهم میکنند.
میمون فلزی در با ونگوگ بر دروازهی ابدیت، آورین و آروین را به فرانسه میبرد تا با ونسان ونگوگ و آثار وی آشنا شوند. به نظر شما، ونگوگ آثار هنریاش را چگونه چاپ میکرده است؟ بهسادگی با یک دستگاه پرینتر ساده یا با تراشیدن سنگها و حکاکی روی آنها؟ اگر دوست دارید با تجربهی هیجانانگیز آوین و آروین در اجرای هنر چاپ سنگی آشنا شوید، خواندن این جلد را از دست ندهید.
ونگوگ با شنیدن نام گوگن برگشت سمت بچهها و گفت: «شما کی پل رو دیدین؟»
پیکاسو جلو دوید و دستهای ونسان را که از هیجان میلرزید، گرفت و گفت: «فقط به دیدار کوتاه بود که تازه هنوز هم اتفاق نیفتاده.»
آوین گفت: «ولی اتفاق افتاد، ما رفتیم دیدنش.»
پیکاسو برگشت سمت او و چند بار نور بالا زد. آوین متوجه شد که نباید دیگر حرفی بزند. آروین یواش توی گوش آوین گفت: «منظورش اینه که ما توی زمان دیگهای که هنوز نرسیده، گوگن رو دیدیم.»
ونگوگ با دلخوری گفت: «به هر حال دیدینش حالش خوب بود؟خوشحال بود که دوباره برگشته پاریس؟»
آروین گفت: «به نظرم زیاد خوشحال نبود.»